پنجشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۱

بنیاد حفظ کس شعر و اراجیف مردصفت بمناسبت شب جمعه ، مجلسی با شرکت مداحان اهل خونه ترتیب داد . در ذیل مدحی از حاج کس خل قزوینی مداح خاندان بابام اینا برای شما عزیزان گذاشته شده است . امیدوارم ما را از دعای خیر خود محروم نگردانید .

متن آهنگ فوق :
العسر من الیسرا ، العسر من الیسرا
به پیران ندهید کس را
پیران کمر بسته
کس را میکنند خسته
جوانان کمر باریک
در نیمه شبی تاریک
همچین میکنند کس را
که مسگر نزند مس را
که مسگر نزند مس را

همه با هم ..... شب جمعه است ..!
التماس کون .
گربان سنه!

سه‌شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۱

بدلیل تعدادی مشکل که در حال رفع هستند نتونستم آپدیت رو بکنم ، اما شما نگران نباش پسرم . بزودی آپدیت رو هم میکنم .

سه‌شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۱

از آنجایی که امام راحل ( قدس بره تو کون شریف ) در زمان حیات خویش بر خود کفایی این ملت تأکید میفرموند ، امروزه ملت شریف و آزاده ایران به آرمان آنحضرت جامعه های عملی میپوشانند که زیبنده وجود اوشان بود . چندی بود ملتی همیشه در پشت پی سی و اینترنت علی الخصوص جبعه چت یا همان گفتمان با مشکل کمبود دختر مواجه بود و همه چشمان در انتظار دختری بود تا با ورودش بزم جوانان غیور را روشن گرداند. اما در آن زمان بجز چند دختر که به اخلاق پسران آشنایی داشتند و میدانستند تا طرف از اوشان خواست بیا پی ام یا همان مکان از اتاق دو در نمایند و با اسم پسر وارد اتاق گفتگو شوند دختر دیگری وجود نداشت . البته نه اینکه وجود نداشت ها ، وجود داشت ولی با اسم پسر زیرا در اوایل که چت بتازگی مد شده و هر آشغالی را به آن راه نمیدادند بسیاری از دختران بوسیله پسر ها خر گشته و گاییده شده بودند . به همین جهت دختران خیر خود را در آن دیدند که با اسم پسر وارد اتاق شوند . بناءً پسرها به فکر آن افتادند تا کمبود دختر را در میان خود جبران کنند . بنده پیشنهاد دادم تا از خوارج بخواهیم تعدادی دختر به چت روم هایمان بفرستند ، همگان در حال قبول این پیشنهاد بودند که ناگهان . یکی از بچه فکری نمود بسی بکر . بیاد حدیث امام ( قدس) افتاد . از همانجا بود که لشکر عظیمی از پسرها با اسم دختر وارد چت روم ها شدند و روم ها پر از دختر شد . سالها از آن موضوع گذشت ، اما تا بدین لحظه هیچ دختری که در اصل پسر باشد با پسری دیگر پریود ( پرایوت ) چت نکرده بود ، زیرا آن امام فرموده بودند: هیچگاه با محصولات داخلی سر همدگر را کلاه مگذارید .
اما در این دوره از روزگار ، هنگامی که با دختری چت میکنی و در حال لذت بردن از همصحبت بودن با یک دختر هستی . درست در همان لحظه ای که شماره ات را داده ای ، به ضمیمه عکس ، دختره میگه : کس ننت ! جنابعالی احساس میکنی کیری به بزرگی شخصیت جرج بوش ( حالا که به رهبر خودمون توهین کرده ام باید به دشمن هم توهین کنم ، پس همه با هم : مرگ بر آمریکا!) در کانت فرو رفته و از همان لحظه تا یکسال بعد از این نگرانی که فردی زنگ بزند و خارتو بگاد با این شمار دادنت .
به نظر شخص شاخص بنده مقصر کسی نیست بجز پسر های عزیزی که کس لیس بودن را از حد گذرانده اند و تا آی دی یا همان اسم کاربری دخترانه میبینند همچون سگ پاکوتا دمشونو تکون میدن و میرن دنبالش . جالب اینجاست که تازگی ها پسرهای بازیگر نقش دختر، عکسی از یک دختر معصوم را هم در حافظه کامپیوتر خود دخیره کرده اند و تا پسره از اوشان عکس میخواهد با تمام سرعت برایش میفرستند . داشتیم میفرمودیم که مقصر پسرانند ، زیرا تا پسری قصد چت کردن با اوشان را دارد از او روی بر میگردانند ولی تا پسری با اسم دختر وارد میشود گول اسمش را میخورند و دنبال همان پسری راه میافتند که دو دقیقه قبل تحویلش نگرفته بودند . خب کس خل اند دیگر ، اه .. ولش .. همون لحن خودمون بهتره ، پس ... خب کس خلی دیگه ! اگه همون اول مث بچه آدم باهاش صحبت میکردی و پای درد دولش مینشستی الان مجبور نبودی هم کلی وخت برای زدن مخش بذاری ، هم عکستو براش بفرستی ، هم عشوه هاشو تحمل کنی و هم اینکه تلفنتو بدی تا زنگ بزنه و به ننت فحش بده . از همین الان تا دختری رو دیدید که میخاد با شما چت کنه ، تا هنگامیکه صداشو نشنیدید بهیچوجه بهش اعتماد نکنید . همین خود من تا زمانی که کس خل بودم برای خیلی از پسرها عکس و نامه عاشقانه فرستادم که متاسفانه آنان هم به ریش و پشممون خندیدن . پس اول صداشو میشنوی بعد هر کاری دوست داشتی باهاش بکن . در صورتی که به چت صوتی تن نداد شما بهش گیر نده ، سعی کن فکر کنه بهش اعتماد کردی . بعد یه شماره تلفن اشتباه با عکسی از بازیگران نه چندان مشهور ( مثلاً هندی ، پاکستانی و یا افغانی ) براش بفرست و بگو حتماً بهت زنگ بزنه . اگه پسر باشه خیلی زود بهت زنگ نمیزنه اما دخترا کس خل اند و سریع زنگ میزنن . البته پسره اگه مرض داشته باشه یک ساعت بعدش بهت زنگ میزنه و تا دلش بخاد فحش بارت میکنه . همون بهتر که از ابتداء گول این کس های کلفت رو نخوری . دختر میخای وختتو پای کامپیوتر هدر نده . بلند شو برو حمون ، ریش و پشمتو بزن ، لباسای پلو خوری تو تنت کن ، کلتو با ژل بشور و موهاتو سیخ سیخ کن مثل درخت تا دخترا بتونن ازش میوه بچینن ، با ادکلن دوش بگیر ، داشت یادم میرفت مهم ترین نکته رو بهت گوشزد کنم و اون اینه که حتماً دندوناتو مسواک بزن چون بوی گندش دخترا رو فراری میده . همه این اعمال قبیح رو که انجام دادی اگه ماشین داری که کارت ردیفه و کلاً از همون اول غلط کردی اون کارایی رو که من گفتم انجام بده رو انجام دادی چون اگه زیر شلواری و دمپایی هم تنت و پات باشه اما ماشین داشته باشی میتونی بهترین کس دنیا رو سوار کنی . شمایی که ماشین نداری کار خوبی کردی اعمال بالا رو انجام دادی ، پس یالله بجمب برو . کجا ؟؟؟ واستا بچه ! مگه من بهت گفتم کجا بری که راه افتادی واسه خودت ؟ آفرین ، حالا مثل بچه آدم برو به نزدیکترین پارک یا بازار بزرگی که اون حوالیه . اونجا تا از یه دختری خوشت اومد ، دستشو بگیر ، تو چشاش نگاه کن و خیلی آروم بگو : خ..خا ..ن..نو..نوم ...م...م..من...ش..شما...( اه اه اه ، خاک بر سرت میخای بگی من شما رو دوست دارم ؟ غلط میکنی ، بعد از پرانتز رو بخون من چی میگم ) رو پشمم هم به حساب نمیآرم ( یا مثل سگ میکنمتون ) . آی کون دختره میسوزه که نگو . بعد برو دنبال یکی دیگه راه بیفت و در مناسبترین فرصت برو جلو و شمارتو بهش بده . بعد بعدی و بعدی و بعدی و بعدی و.............. از صد تا حتماً یکی دو تاش بهت زنگ میزنه ، نگران نباش به کارت ادامه بده .
گربان سنه !
چت روم خوب و قشنگی داشتیم*********تو پرایوت کون هم میذاشتیم

یکشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۱

ما بچه که بودیم هر موقع اسم کس به گوشمون میخورد تنها چیزی که میتونستیم تجسم کنیم یه چیز خیلی بد بود . اونموقع ها خودمونو جر میدادیم بدونیم کس چیه اما هیچکس از این واقعیت تلخ برامون نمیگفت . تا اینکه یوخده بزرگتر شدیم و متوجه شدیم کس یکی از اعضای بدن انسانه که فقط در وجود خانوم ها وجود داره ، البته اونموقع زن و مرد رو هم نمیدونستیم چی چی اند . تا اینکه کم کم عقلمون رشد کرد و فهمیدیم که زن دوتا گوشت اضافی ، گرد و تپل مپل اون بالا داره و مرد یه گوشت بلند و استخوانی پایین تر از نافش داره . در این موقع بود که فهمیدیم کس عضو تناسلی زنه ، اما باز هم نمیدونستم کجای زن کار گذاشته شده و هر موقع حرف از گاییدن میشد فکر میکردم یارو مرده کیر شو زیر بغل زنه فرو میکنه و حتماً کس اونجاس . تا اینکه سن مون بیشتر شد و وارد جامعه کس و کون بازان شدیم . من 14 سالم بود که فهمیدم کس چیه و در کجای زن قرار داره اما بچه های این دوره زمانه ماشالله خیلی زرنگتر از ما ها هستند . چون اگه همین الان از یه بچه 8 تا 10 ساله بپرسی کس چیه ، سریع همه مشخصات کس مامانشو که یواشکی از لای در و پنجره دید زده رو در اختیارت قرار میده . خلاصه اینکه همه اطلاعاتی که من و تو در مورد سکس و کس و کون داریم رو یک بچه هم داره و به این میگن باز شدن چشم و گوش ملت . بچه ها بیشتر از من و تو بفکر سکس هستند و این تقصیر هیچکس نیست بجز والدین بی پروا . دیشب با بچه ها سرکوچه نشسته بودیم و داشتیم به دختر های رهگذر و بعضاً بچه محل تیکه میپروندیم که چند تا بچه قد و نیم قد از کوچه بالایی بیرون اومدن و برای عرض ادب به پیشکسوت خدمت ما رسیدن . چند دقیقه نگذشته بود که متوجه شدم اینا دارن از اخلاق خوش ما سوء استفاده میکنن و کون همدیگه رو میکنن . داشتم شاخ در میاوردم . ما همسن و سال اینا بودیم بلد نبودیم شلوارمونو بالا بکشیم چه رسد به اینکه اینگشت بکنیم کسی رو .
به هر حال متاسفانه یا خوشبختانه بد جوری چشم و گوش ملت باز شده و داره به سمت آزادی عمل ( کردن ) پیش میره . انشاالله بزودی همه کس ها مجانی بشن و کاسبی کونده ها کساد بشه . شاید ما به نان و نوایی برسیم و هرچی کون تو دنیاس بیاد رو کیر مبارک ما .
حالا که حرف از بچه شد بد نیست بگم همین خود من اولین کونی که دیدم در سن 7 سالگی بود . از همونجا بود که عاشق کان شدم و در بدر دنبال کان راه افتادم . ما یه دختر دایی داشتیم که به گمانم یک سال از من کوچکتر بود . یه روز که خونشون رفته بودیم به پیشنهاد داداشش که 4 سالش بود کونشو جلوی ما لخت کرد و باعث دنیایمان تیره و تار گردد . حالا هم مادر جنده دور از دسترس مردصفت قرار داره و بنده همیشه درحال دعا و نیایش برای رسیدن به معشوق یعنی کان دختر دایی هستم . تا الان بیشتر از 150 کان به کیر مبارکمان گاییده شده ( البته میدونم خوبیت نداره بگم ولی باز هم ) که هیچکدام شبیه کون دختر دایی نبوده . حالا این معشوقه ما کجاست خدا خودش میدونه و ما فقط میدونیم خارجه . اگه شما دیدیدش ، هر کاریش کردید کونش نذارید چون کانش از آن ماست .
گربان سنه !

شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۱

یه وخت نظر ندید ؟! اگه بدید کونتون میذارم !

پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۱

با عرض پوزش از ملت کیر و خایه بدست و انگشت به کس که این چند روزه بنده از هدف اصلی ( یعنی آموزش چگونگی دل نبستن ) دور ماندم و به مسائل جامعه پرداختم که متاسفانه حالی هیچکدام از اهالی خرد نشد و فقط مایه هدر رفتن وقت و هزینه بنده شد . به هر حال ببخشید یا نبخشید فرقی نمیکنه و در هر دو حالت جواب من اینه : کون لقتون.
امروز میخام دوباره به موضوع عشق بپردازم که متاسفانه بعضی وقتها حتی به خود من هم نزدیک میشه و من با گفتن کلمه اعوذ بالله از خودم میرانمش و در صورتیکه به وجود مبارکمان رخنه کرد تمام ریشه هایش را خشکانده و با گاییدن معشوقه خودمان را از شرش راحت میکنیم . بدترین خصلت انسان زود باوری اونه و زود باوریه که کون زود باور رو مثل پارچه نخی جر میده . مثلاً تا دختره یه لبخند خشک و خالی نثارت میکنه ، دل و دولت رو میبازی و برای بدست آوردنش از هیچ کاری حذر نمیکنی . در صورتیکه دختره بدبخت چون دیده خیلی قیافت معصومه و مثل بچه ها بهش خیره شدی یه لبخند زده تا دلت نشکنه در حالیکه با اینکارش باعث میشه دولت سر حال بیاد . آخه گناه این دخترا چیه که همتون دنبال کس و کونشون راه افتادین و نمیذارین من بذارم در شون ؟ بیچاره ها میخان ثواب کنن کباب میشن ! آره عزیزان من ، هر گهی میخاین بخورین بخورین . کون هم دیگه میبذارین؟ بذارین ، کس دخترهای خوشکل میذارین ؟ بذارین . کون محسن میذاری؟ بذار عزیزم ، محسن که سهله برو کون عمش بذار . خلاصه همه کاری بکنید بجز دل سپردن چون کسی که بهش دل میسپری ، بدلیل اینکه به راحتی و بدون کون پارگی بدستش آورده برای نگه داشتنش تلاش نمیکنه و اونجاس که دل شما میافته رو زمین و میشکنه . دولتون هم اون وسط مثل ماهی پرپر میزنه و میمیره . افسرده میشی خاک بر سر ! مگه برنامه صبح و زندگی نگاه نمیکنی؟ سه ساعت خانوم مجریه خودشو جر میده و از مهموناش در باره چگونگی سالم موندن میپرسه و اونا هم سه ساعت مخ ملتو میخورن که آغا سعی کنید همیشه شاد و سر زنده باشید ، از افسردگی هم حذر کنید تا مجبور بشه براتون شعر عاشقانه بخونه و بگه : بهار من حذر از نوبهاران میکنی تا کی ؟ خلاصه اینکه دل نبند تا افسرده نشی ، افسرده نشو تا دیوونه نشی ، دیونه نشو تا خودکشی نکنی و خودکشی نکن تا نکیر و منکر کونت نذارن .( روشنفکر ها و نوگرایان عزیز هم اگه یه بار دیگه بگن قدیمی ها کس خل بودند و افکار شون پوچ بوده ، خودم کونشون میذارم .اینهمه شعرای مرز و بوم پر گهرمون خار همدیگه رو گاییدن و اشعاری به ارزش تمام کس ها سرودند تا شما ها آدم شید ، حالا که به یه جایی رسیدین میگین کس خل بودن ؟ ای خاک بر سرتون !) شاعر علیه رحمه مینالند : باد آورده را باد میبرد . پس بدانید و آگاه باشید در صورتیکه دلتونو همینجوری کادو کنید و بدید دست خانم یا آقا بزودی باد برش میگردونه در آغوش پر مهر خودتون و مجبورین به غرغر های دل گوش بدین . کیرم دهن هر چی دله !
متاسفانه امروز وضعیت منطق بنده در وخامت گذاشته ، اگه طبق معمول بجای پرداختن به مشکل ده از درختان گفتم به گشادواری خود ببخشید .
گربان سنه !
من نمیدونم این وبلاگهای مخبر که باید به معرفی وبلاگهای جدید و تشویق نسل جوان بپردازن چه کونی دارن میدن . همش در مورد وبلاگهای مشهور و پرخواننده مینویسن و هیچکی بفکر کوچولو موچولو ها نیست ، این بیچاره ها هم تازه کارند و دنبال کسی اند که معرفی شون کنه . دو نفر از من خواستن وبلاگ ها شونو معرفی کنم . میکنم ، خوبشم میکنم ! این وبلاگ با اسم معما ( به قول دختر ها ) یه عالمه متن آهنگهای تجاوز فرهنگی رو جمع کرده که فقط بدرد شما ها میخوره ، ما اگه خارجکی بودیم الان داشتیم تکنو میرقصیدیم . نفر دوم هم که باید معرفی بشه این خانومه هستش که میگه همه ی دخترا خوشگل اند و با خودش فکر میکنه اگه دخترا نبودن ، پسرا چه خاکی بر سر خودشون میریختن . بنده خدمت این بزرگوار عرض میکنم که پسرها همیشه خودکفا بوده اند و در صورت نبود دختر به کف دستان خود پناه میبرند . هر که نان از عمل خویش خورد ، منت حاتم طایی نکشد . اگه تقاضا ها بیشتر بشه ، دوباره مردصفت با اقدامی خدا پسندانه دست به کیبورد خواهد شد و وبلاگ جدیدی مخصوص تازه وارد ها باز خواهد کرد تا کل هرچی وبلاگ عمومی و خصوصیه بخوابه .

یکشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۱

قبل از اینکه ببوسی صیغش کن !
حتماً همه ملت از قضیه جمعه هفته قبل که در جریان جشنواره فیلمهای کوتاه در شهر یزد فیلم ساز جوان و رشید این مرز و بوم جناب آغای علی زمانی عصمتی توسط خانم گوهر خیر اندیش همسر بازیگر گرامی مرحوم جمشید اسماعیل خانی بوسیده شد و ادامه ماجرا آگاهند. حتماً هم میدونید که کاسه داغ تر از آش این موضوع روزنامه ها بودند و با آب ، رنگ ، گل و سنگ از کاه کوه ساختند و باعث شدند این دو جوان عاشق پیشه به لعنتی ابدی نائل آیند .
بنده بعنوان یکی از ساکنین زمین ، بخصوص سر زمین و خاک شهید پرور که از هر قبرستونش 1000 تا درخت شهید که بذرش چندین سال قبل پاشیده شده بود سبز شده ، اعتراض خودم رو مبنی بر غیر شرحی دانستن ماچ و بوسه و مجازات عاملین این جنایت هولناک اعلام میدارم . مگه چه ایرادی داره یک زن شاگرد همسر مرحومشو صرف جهت تشویق ببوسه ؟ تازه پسره همسن پسر خودش هم باشه !
آی داد وای هوار ، هر چی ملت میکشه از دست آخونده ! آخوند ننت بمیره ، آخوند خارتو بابام بگاد ، آخوند دخترتو خودم بگام ، آخوند خودتو این ملت بگان چرا آدم نمیشی ؟! به هر حال همونطور که ذکر شد هر چی ما میکشیم از دست آخونده و تنها کاری که میشه برای جلوگیری از مجازات این دو نفر عاشق سر سپرده انجام داد ، بعد از کتک خوردن ( شلاق ) باید این دو نفر رو به عقد هم در آورد . حق الزحمه امام جماعت تهران ، یزد ، تبریز ، قزوین ، قم و ... رو هم نباید فراموش کرد ، اما باز هم به نظر بنده حقیر آغای کارگردانی که بوسیده شده اند باید یه تریپ دوربینشو بندازه رو کولش و بره به ویلایی که آغایون عالمان دین در حال سکس گروهی هستند . فیلم سوپری تهیه بدارد و به تعداد حاضرین مجلس کپی کرده بعنوان حق الزحمه تقدیم آغایون بدارد . در ضمن از لیسیدن کس که امریست مستحب و همه آغایون آخوندها در انجام آن تخصصی مادر زادی دارند کلوز آپ هایی بیاد ماندنی بگیرند تا آْغا امام زمان با مشاهده آن به خدمات ارزشمند نائبان خود افتخار کنند و یادشون بمونه در آن دنیا شفاعتشان را نزد پروردگار نمایند تا یه جای توپ و مشتی همون ته جهنم در اختیار ایشون بذاره و بگه بستونه سخنرانی الکی کردن ، بشینید همین گوشه و با مادونا قرین لعنت شید .
آخه یکی نیست به این کس کشا بگه ، شمایی که دم از اسلام میزنی چرا تا خونه یکی از اقوامت میری صورت دختران جوانشان که نا محرمند رو با دستت نوازش میکنی و سرشونو میبوسی ؟ چرا تا زنه رو میارن و میگن آغا یه دعایی بخون تا این بنده خدا حالش خوب شه ، سریع بعد از خوندن دعا انگشتتو با آب دهان کیریت خیس میکنی و به دست و پای طرف میمالونی ؟ خلاصه باید بگم این لعنتی ها از دین بعنوان کاندومی برای گاییدن ملت استفاده میکنن . اسلامی که من دوست دارم و تو قلب من شکل گرفته اونقدر هم سخت گیر و خشن نیست ، نمیدونم چرا اینا به خشونت میکشنش ؟ یکی به این امام زمان هم بگه اگه میخاد بیاد سریع بیاد و گرنه تا چند سال دیگه همه ملت با دیدن نائب هاش فکر میکنن خودش هم بذاره و دیگه کسی حاظر نمیشه تو رکابش بجنگه و مجبوره بره سرباز خارجی اجیر کنه . همینو بهش بگه !
گربان سنه !

پنجشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۱

این روزها ملت فرمان بدست و جوان که همه روزه یک دستشان به فرمان و دست دیگرشان به آلت مبارکشان میباشد اونقدر وضعیت شون خرابه که اگه مادر بزرگ مردنی من هم کنار خیابون واسته براش ترمز زده و ازش میخان سوار شه ، چه رسد به دختر و زن جوان و کم تجربه . دخترا هم که ماشالله تنها کار روزانه شون اتو زدن و سوار ماشین این و اون شدن است . نمیدونم این دخترای لاشی با چه پشتوانه ای بدون هیچگونه هراس سوار ماشین کسی میشن که نه میشناسنش و نه میدونن چکاری قراره باهاشون بکنه . نه از این میترسن که طرف در یک کوچه خلوت بکندشون ( این مورده که عیده براشون ) و یا اینکه بکشدشون . امروز ما هم بعد از خیلی وقت ماشین یکی از دوستان رو قرض گرفتیم و راه افتادیم تو خیابون در جستجوی کس . تا اینکه بلاخره نرسیده به ونک یه هلوی درست حسابی توجهم رو جلب کرد ، هوس و کنجکاوی دست بدست هم دادند و مجبورم کردند ترمز بزنم . اونم انگار سوار تاکسی بشه اول اومد پرسید مسیرم به پارک ملت میخوره یا نه ، که ما هم آره رو گفتیم . رفت عقب سوار شد و با کمال پر رویی خواهش کرد ضبط رو روشن کنم و روشن کردم اما نواری که بجز خودم کس دیگه ای در این دوره زمانه گوش نمیده رو گذاشتم ( آهنگ عاشقی منت بسیار کشید با صدای ملوگ ضرابی و چند تا خاله زنک دیگه ) . گفت : هه هه ، این چیه گذاشتی ؟ گفتم : از این بهترشو ندارم تو اگه داری بهم قرض بده فعلاً بذارم حال کنیم . با این حرفم حالیش شده بنده پر رو تر از خودشم . از سن و سالش پرسیدم و اینکه کجا زندگی میکنه که متاسفانه همش جوابهای سر بالا داد. در واقع میخاستم یه جوری سر صحبتو باهاش باز کنم ، ازش حرف بکشم و بدونم چرا سوار ماشینی میشه که خودش هم میدونه رانندش هدفی بجز کردن مسافرش نداره اما دریغ از یک کلمه حرف حساب . داشت اعصابمو خورد میکرد با لاشی بازی هاش . ازش پرسیدم پارک ملت میره چکار، گفت میرم با دوست پسرم قرار دارم . دیگه عصبانی تر از قبل شدم ، دلم میخاست همونجا بکنمش اما خودمو کنترل کردم ( آخه داشت از من بعنوان کس کش خودش استفاده میکرد در حالیکه من بد بخت میخاستم خودم بکنمش نه دیگری ) . به پارک ملت که رسیدیم گفتم : خانوم به مقصد رسیدیم ، من منتظر بمونم یا برم ؟ گفت : نه مرسی تو برو ، از اون ور با یکی دیگه بر میگردم . گفتم : پس کرایه بنده رو لطف کنید تا مرخص شم . خیلی جا خورد ، اصلاً انتظار چینین حرفی رو نداشت اما من با کمال پر رویی خاستم بهش بفهمونم سر هر کی رو کلاه گذاشته مال منو نمیتونه . آخر سری هم با کلی دعوا مرافعه ، که اگه خارج از ماشین انجام گرفته بود دهن بنده بعنوان مزاحم خانوم گاییده میشد ، با پرداخت 1000 تومان کرایه توافق کرد و باز هم بیشتر از کرایه ای بود که باید به تاکسی در بست میپرداخت . حالش هم بدجوری گرفته شد و کلی بد و بیراه بهم گفت که به بزرگواری خودم نادیده گرفتم .
من با این هیکلم از اینکه سوار ماشین کسی بشم که قبلاً ندیدمش کلی دلهره دارم اونوقت نمیدونم این دخترای مادر قحبه چیجوری سوار ماشین غریبه میشن . مگه ننشون بهشون نگفته نباید سوار ماشین غریبه شد و بخانه غریبه رفت و به غریبه کس داد ؟
گربان سنه !

سه‌شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۱

تنها افتخار ما ها ریدن به عقاید ، نظرات و شخصیت دیگرانه . یعنی تنها کاری که باهاش حال میکنیم و لذت فراوانی برامون داره . حالا چی شده من دارم این حرفو میزنم داستانی داره که اگه بخام تعریف و تفسیرش کنم کلی طول میکشه ، اما فقط به یک کلمه اکتفاء میکنم . اونم اینکه چه بده انسان گشادی کون خودشو تقصیر آفریدگار اون کون بندازه . درسته تقدیر انسان از قبل نوشته شده ، اما جنابعالی که نمیدونی کی یک بنده خدایی از راه میرسه و تا دسته کیر خریشو میچ÷ونه تو کونت . حالا طرف اومد و تو رو کرد . این که دلیل نمیشه بگی: خدایا تقصیر توئه ! چرا گذاشته این یارو کون من بزاره ؟ تقصیر خدا چیه ، تقصیر خودته که از کانت مواظبت نکردی . اگه مواظبت میکردی الان بگاه نرفته بود .
حالا یکعده آدم که از جمهوری اسلامی کینه بدل دارن ، گیر دادن که آغا دین اسلام کشکه و نمیدونم برحق نیست . خب همینه دیگه ، شما ها ( یعنی بابا ماماناتون ) گه ه ه خوردن به جمهوری اسلامی رأی دادن تا یکعده آدم مفتخور با یدک کشیدن اسم مسلمان و عالم دین بیان خارتونو بگان . حالا گاییدن که گاییدن ، اونا نمی گاییدن یکی دیگه به یه اسم دیگه میگایید و اون موقع شما ها سنگ اینا رو به سینه میزدید و شب تا صبح مینشستید نماز شبانه میخواندید برای ظهور امام زمان . همونطور که الان دارین کون خودتونو جر میدین برای اومدن آمریکا . هر چی سرتون بیاد حقتونه . انسان همه چی شو از دست بده باز هم از دست رفته هاش قابل برگشته اما موقعی که ایمانشو از دست بده باید بره کون بده و آبجی هاشو بیاره من بکنم . درسته این دین ارث بابامونه و از اجدامون به ارث گذاشته شده اما این دلیل نمیشه بگیم قدیمیه و ما یه دین جدید میخایم . جداً شما ها احساس سبکی میکنید با بدوش کشیدن این همه بار گناه ؟ شاید بگین کس کش تو که از همه با بیشتر گناهکاری به چه حقی از دین و خدا حرف میزنی . آره عزیزم من بنده گناهکاری برا خدای خودم بودم ، اما نه اونقدر که وجود آفریدگار خودمو تکذیب کنم . ولی عده ای نمیدونم به چه دلیل به فرستاده ی خدای خود که هیچ حتی به خود خدا هم توهین میکنن و اسم این کارشونو هم مدرن گرایی و آزاد اندیشی میذارن . آی کیرم تو اون آزادیی که انسان بخاطر بدست آوردنش عزت ، آبرو و ناموس خودشو از دست بده . یوخده آدم بشین ...
اصلاً شمایی که میگی اسلام رو اجداد ما از روی جهل و نادانی انتخاب کردن ، چرا روی زمینی که اونا از روی حماقت و کس خلی انتخاب کردن زندگی میکنی ؟ خب بیا رو کیر من زندگی کن تا ملت بگن نوگرایی کردی و بجای زمین تو سیاره ی کیر مردصفت زندگی میکنی .
گربان سنه !
میوه فروشی با موتور و گوشی

ما یه میوه فروش تو محلمون داریم که کس کش سیب کیلوی 300 تومن میدان تره بار رو 1000 – 1200 میفروشه و خواهر همه محلو با گرانفروختنش گاییده . یک سال قبل دقیقاً آخرین روزی که ایران بودم جوانمردیشو ثابت کرد و یه کس 35 ساله که همسن ننه بزرگ بنده حقیر بود آورد تا بکنیم . اونموقع این آغا بجز یه موتور وسپای لگد پران کون هم نداشت که بده . یادم میاد با بابای پیرش مغازه رو اداره میکرد و جمعه ها یواشکی با پول انعام هاش جنده میاورد و در صورتی هم که بچه محل ها دستگیرش میکردن مجبور بود نصف پول اونا رو هم حساب کنه . خلاصه روز آخر این برای ما کسه رو ردیف کرد و طبق عادت نصف پول منو هم حساب کرد . من هم که کلی از این برخورد دوستانه و کس کشانه اش حال کردم و فردای اونروز رفتم دنبال کارم .
وقتی برگشتم ، اولین کسی که بهش سر زدم همین بنده خدا بود . موقعی که دیدمش اصلاً شناخته نمیشد ، هیکلش شده بود عینهو آرنولد که نه ولی حد اقل وندام . یه گوشی اریکسون مدل جدید دستش و یه موتور جی تی او ( GTO) هم جلو ميوه فروشي پارک کرده بود . اولش باورم نشد که خودش باشه ولی موقعی که کسخلانه باهام سلام علیک کرد سعی کردم باور کنم خودشه . گیر داده بود که آغا سوغاتی ما چی شد ؟ گفتم کس کش پولم کجا بود ، هر چی داشتم دادم به جنده های فرنگی . تازه بلیت برگشتم رو هم باباهه حساب کرد . اینم که کلیک کرده بود یا سوغاتی یا رفاقت بی رفاقت و ما هم که تو عمرمون به کسی باج ندادیم تا تحویلمون بگیره گفتم کس عمت ، تو کی باشی که رفاقتت باشه . از اون روز ببعد شد دشمن شماره یک ملت ایران . کنجکاو شده بودم بدونم این کس کش چیجوری در عرض یکسال اینهمه باکلاس شده . تازه دیروز موقعی که رفتم برا مهمونا میوه بگیرم به قضیه پی بردم . هندونه همه جا کیلوی 150 و در صورتی هم که خیلی گرون باشه 200 ، ولی این مادر قحبه 300 تومن میفرشه . تازه موقعی که هندونه رو آوردم خونه و بریدمش چیزی عایدم نشد بجز کدوی قرمز . امروز رفتم تا خارشو بگام ، اما از وقتی که رسیدم تا موقعی که پشیمون شده بودم و داشتم بر میگشتم یک ریز پای تلفن بود و با دوست دختراش لاس میزد . خاک بر سر اون دختری که میاد با میوه و تره بار فروش دوست میشه . به هر حال خاستیم بگیم میوه فروش محلمون هم با گرون فروشی آدم شد ، اما ما همون خری هستیم که بودیم . نمیدونم شهرداری چه کونی میده که گرون فروش ها رو جریمه نمیکنه . تصمیم دارم یه میوه فروشی باز کنم ، اگه شد آدرسشو میدم شما ها بیاین میوه های گندیده رو بندازم بهتون حال کنم .
گربان سنه!

شنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۱

آینده نگر باش پسرم!امروز یکی از بچه های محل افتاده بود بجان ما که آغا بیا دختر های 8 تا 13 سال رو خر کنیم ، بزرگ که شدن بذاریم درشون . البته به گفته یکی از دوستان عزیز لیسیدن کس دختر بچه لذت و ثوابی عظیم دارد که ما از آن بیخبریم . در این سنین دختر ها که تازه به بلوغ جنسی و روحی روانی رسیدن کاملاً در اختیار طرفشون میباشن و هر جوری اون بخاد تربیت میشن . ما یه مهدی تو محلمون داریم که در باره همه چی خالی های باورکردنی میبنده و اگه شما نشناسیش فکر میکنی این یارو چه کارهایی که نکرده ، در حالی که هیچ گوزی نیست بجز خالی بند . این خالی بند ما تا شنید موضوع دختر های نوجوانند به ما گفت : آغا از ما که گذشت و اگه در گذشته دختر بچه تور میکردیم و تربیت جنسی شو بععده میگرفتیم الان هر کدومشون کسی واسه خودشون شده بودن ، ولی من بچه که بودم هنوز شش سالم نشده بود که یه بار کون دختر همسایه مون گذاشتم . ما فقط اونقدر صبر کردیم که روش اونور بشه ، اونموقع مثل بمب منفجر شدیم .
شمایی که تو محلتون چند تا دختر دانش آموز مقطع راهنمایی است ، بدون و آگاه باش همون دختر همسایه روبریی تون که این روزا مثل سگ دنبالته. به معز اینکه وارد دبیرستان بشه دیگه کس کش خودش هم حسابت نمیکنه . پس همين الان تورتو پهن کن و شکارش کن ،‌ بندازش تو قفس و شروع کن به تربيت کردنش تا وقتی که بزرگ شد بدردت بخوره . شمایی هم که دیگه سنی ازتون گذشته و آفتاب لب بوم هستین مخ یه دختر بچه یی رو بزنید تا قبل از مرگ عصای کیرتون باشه ، نمیشه همش کس ترشیده بذارین . من خودم از همین الان میخام برم سراغ یکعده دختر بچه وبلاگنویس مثل دختر 15 ساله و غیره و ذالک ...
گربان!

جمعه، مهر ۱۲، ۱۳۸۱

عشق چیست



کلمه منفوریست برای آنانکه به کامشان طعم تلخ شکست و بدبختی را چشانده است . واژه ای لذت بخش ، پر معنی و کامل برای آنانکه تا بدين لحظه بجز طعم شيرينش چيزی را نچشيده اند و برای آنانکه هيچ بويی از کس خل بودن نبرده اند اتفاقيست که فقط برای يکعده کس خل ميافتاد تا بعد از تجربه کردن شکست بدانند دنيا چيزی نیست جز پرده اي از يک نمايش سياه بازی که در آن فقط آنانی برنده ميشوند که زرنگتر اند و هيچگاه به احساسات پناه نميبرند .
عشق مرحله به مرحله در وجود انسان ريشه ميدواند و زمانیکه آتش رسيدن به معشوق سبزه زار قلب انسان را ميسوزاند ، آنگاه زمين قلب برای ريشه دواندن بزر عشق مناسب ميشود و عشق همچون سرطانی در وجود انسان ريشه ميدواند . پس عشق همچون سرطان مراحلی دارد . در صورتی که انسان از رسيدن به معشوق منصرف شود و یا هراس داشته باشد ، اين سرطان کشنده ريشه اش برای مدتی خشک ميشود اما به محض اينکه قهرمان داستان ما دوباره به فکر معشوقه اش ميافتد سرطان عشق هم ريشه اش در وجودش جوانه ميزند و همچون جوشهای صورت بنده بزرگ و بزرگتر ميشه تا جايی که انسان برای تخليه اينهمه بار منفجر ميشه .
من هر چی فکر ميکنم ، نميتونم به اين نتيجه برسم که کسی از مرحله اول عشق فراتر قدم گذاشته است و همه ما انسانها مراحل بعدی عشق را در قصه ها خوانده ایم که به نظر شخص شاخص بنده فقط زاده افکار يکعده آدم کس خلیست که خواسته اند کمبود های خود را همچون روانی ها با قلم فرسایی جبران کنند . لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد و هزاران افسانه دیگر که زاده مغز نویسنده های ارزشمند و بزرگی اند همه و همه فقط در دنیای تخیلات انسان اتفاق میافتد و هیچگاه در زندگی واقعی انسان ها بوقوع نمی پیوندند . زیرا ما انسانها با کون گشاد خود قابلیت تحمل فشار عشق را نداریم و سعی میکنیم بهترین و راحتترین راه را برای رسیدن به معشوق انتخاب کنیم . جداْ ، یک قاشق کس اونقدر ارزش داره يک انسان ازبهترین کسان و چیزهایی که داره برای رسیدن به اون میگذره و تنها چيزی رو که بهش فکر ميکنه همون يک قاشق گوشت ناقابل است که با دست خودش هم ميتونه همون کاری رو انجام بده که کس براش انجام ميده .
حالا که اينو گفتم ، حتماْ عده اي ميخان بگن يک عاشق تنها چيزی که از معشوقش نميخاد همون کس است و آنچه برای عاشق بی پدر (‌ دربدر) مهمه مهربانی های معشوقش است . شايد در وحله اول که عاشق چشاش کوره و فقط به لبخند های دختره يا پسره اکتفاء‌ ميکنه به کس يا کير طرف فکر نکنه ، اما هنگاميکه ميره پيش يه چشم پزشکی مثل من متوجه ميشه معشوقش چيزهای ديگری هم بجز لبخند زدن و محبت کردن برای عرضه به بازار های پنهانی داره . آنجاست که عاشق هدفش برای رسيدن به معشوق چيزی نيست بجز هوس و عشق جايش را به هوس ميدهد و هيچکس حتی خود عاشق هم متوجه نميشود عشقی وجود ندارد و همه چيز از همان ابتدا مقدمه ی هوس بوده که ما انسانها آنرا عشق ميناميم . افسانه عشق مولانا به شمس هم قصه ای بيش نيست که همانند ديگر داستان ها زاده تخييلات يک انسان مثل من و شماست .
عده ای از اين لغت که همرديف سيمرغ و اژدهاست بعنوان يکی از احساسات بشر ياد ميکنند و تعدادی از نخبگان مملکت هم از اين واژه بعنوان حربه ای برای به سيخ کشيدن کس دختران عزيز استفاده ميکنند و هنگاميکه کس دختره را به کير کشيدند به او ميفهمانند که عشقی در کار نبوده و آنچه آنان را به گفتن چنين دروغی واداشته ، هوسشان بوده است .
ختم کلام اينکه چيزی بنام عشق يا وجود نداره و يا اينکه بنده اين مورد رو اشتباه متوجه شده ام ، ولی حتی اگر عشق را غلط درک کرده باشم باز هم خوشحالم . زيرا درک غلطی که بنفع انسان باشه ،‌ بهتر است از درک صحيحی که باعث بد بختی اون ميشه .

گربان سنه !

ای ملت شریف و آزاده ایران اسلامی ، رفتار من را سر مشق خویش قرار دهید تا در زندگی موفق و سر بلند باشید . ببینید من چگونه کالیبر كون خود را کاهش دادم و وبلاگم را سر و سامان دادم ( بدون کمک آبجی وبلاگی ها ) . شما هم بدون کمک هیچ مادر قبحه یی به زندگی خود سر و سامان بدهید .
گربان سنه!