یکشنبه، دی ۰۸، ۱۳۸۱




یکشنبه، دی ۰۱، ۱۳۸۱

دخترنامه
دختر خوب + هيكل توپ = كس خوب
دختر نجيب + هيكل خوب = چس
دختر خوب + هيكل بد = كاچي
دختر نجيب + هيكل بد = ان
دختر 15 ساله + زيبايي + هيكل خوب = كس كوچولو
دختر 15 ساله + بد تركيبي + ني قليون بودن+ نجابت = فنچ
دختر 15 ساله = زيبايي متوسط + هيكل متوسط + لواش (‌ لاشي بودن ) = بنچ ( وسليه ايست براي تمرين و سرگرمي )
دختر خاله = آب در كوزه
دختر همسايه = يار در خانه
دوست دختر دوست شما = لاشي
دوست دختر خود شما = ناموس
دختر رئيس اداره = جايزه ويژه شركت براي كارمند نمونه
دختر امام = ناموس مسلمين ( هر كي خرش تو گل گير كرد اونو ميگاد )

گربان سنه !

دوشنبه، آذر ۲۵، ۱۳۸۱

حاج آقا كونده
دو سه سال قبل كه ما تو دبيرستان درس ميخونديم و از قرار معلوم دانش آموز زرنگ و درسخواني بوديم ( خدايمان موفق گرداند ) در جوار مدرسه مون منزل يك حاج آقايي بود كه تمام اهالي اون محل به علاوه بچه هاي مدرسه آرزو بدل مونده بودن يه روز صورت دخترشو بطور كامل و بدون جلد ببينن . دختراشم همه شون ورزشكار بودن و به ورزش كنگ فو ميپرداختند . خود حاج آقا هم عصر ها به باشگاه بدنسازي ميرفت و از هيكل تقريباً رو فرمي برخوردار بود . ما ها هم كم كم جذب ايمان و تقواي اين حاج آقا شديم و چون از بچگي ايمان درست حسابي نداشتيم ، تصميم گرفتيم باهاش باشگاه بريم و مثل حاج آقا ورزشكار شيم .
چند ماهي با حاج آقا به باشگاه ميرفتم و با كمك اون و شير موزهايي كه بعد از تمرين برام ميخريد هيكلم رو فرم شده بود و احساس آرنولد بودن ميكردم . يه روز داشتم هالتر پا ميزدم كه حاج آقا اومد كنارم واستاد و شروع كرد به نوازش كردن ران هام . اول فكر كردم همينطوري حس رفاقت گل كرده و ميخاد ماساژم بده ولي انگار ول كن نبود . بعدش فكر كردم ميخاد كونمون بزاره كه اين كارش رو هم بعيد دونستم چون در طول رفاقتمون ديده بودم زنش خيلي خوشگل و خوش هيكل تر از منه . بنابر اين خودمو به خريت زدم و منتظر موندم ببينم چكار ميكنه ، كه مربي حاج آقا رو صدا زد و شروع كردن به لاس زدن . فرداي اونروز بازم كارشو تكرار كرد ، اما اينبار كه كنجكاو شده بودم ازش پرسيدم : حاجي ، كاري داري ؟ جواب داد : نه ،‌ ميبينم هيكلت ميزون شده حال ميكنم . ما هم ديديم حاجي مون از هيكل خوشش اومده خوشحال شديم و بكار خودمون ادامه داديم .
چند روزي از اين موضوع گذشت تا اينكه يه روز حاج آقا تو راه باشگاه بهم گفت : حميد جان ! يه كاري بگم انجام ميدي ؟ گفتم : چه كاري حاجي ؟ گفت : منو ميكني ؟ گفتم : معاذالله حاج آقا اين چه حرفيه . گفت : نه جدي ميگم . من كونيم ! ....
از اون روز ببعد حالم از هرچي حاج آغا و آخوند و باشگاه بدنسازي و اين جور كس شعرا بهم خورد . ديگه نه باشگاه رفتم و نه سعي كردم بديدن حاج آقا برم . ما دنبال كون دخترش بوديم نه خودش ! يكي دو ماه بعدش ، يه روز عصر كه ميخاستم برم با نگهبان مدرسه سيگاري بكشيم . حاج آقا رو ديدم كه واستاده دم در مدرسه و هي منت اين يارو نگهبانه رو ميكشه . سر كوچشون واستادم تا حاج آقا بره و بعدش رفتم سراغ نگهبانه . اونم كه از دست حاج آقا عصباني بود شروع كرد به فحش دادن :‌اين مادر جنده ، كونده سري قبل پنش تومن داد كردمش امروز ميگه سه تومن ميدم تا دسته جام كن ...

گربان سنه !

پنجشنبه، آذر ۲۱، ۱۳۸۱

اين خدا كه ميگن چيه ؟
به نظر شخص شخيص بنده خدايي كه پيامبران ميگن اونجوري نيست كه اونا ميگن . من بعضي وقتا به اين نتيجه ميرسم كه خدا مجموعه اي از ملائكه ، ولي هر روز يه فكري در بارش ميكنم . لطف كنيد به من بگيد خدا چيه ؟ خدا كيه ؟ خدا چه شلكيه ؟ و اصلاً خدا وجود خارجي داره يا نه ؟
بعضي وقتا فكر ميكنم خدا همون وجدان انسانه كه هرگاه كار بدي ميكني اذيتت ميكنه و بهت ميگه اين كار بده . بعد از مرگ هم بهشت و جهنم وجود نداره بلكه اون وجدان انسانه كه اگه آسوده باشه بعد از مرگ راحت و آسوده و اگه انسان گناهكار باشه و وجدانش در عذاب باشه بعد از مرگ تو جهنم وجدان خودش خواهد سوخت . اونايي هم كه وجدان ندارن تو برزخ ميمونن . اما روز به روز نظرم در موردش عوض ميشه . يه روز اين وري ميشم فرداش اونوري .
اما مهم تر از همه عقيده و ايمان انسانه . موقعيكه يكي يا علي و از اين كس شعرا ميگه و وزنه 240 كيلو گرمي رو تو كون خودش ميكنه . به علي ايمان داره و فكر ميكنه اون عليه كه كمكش ميكنه ، در حاليكه اون با فكر كردن به علي يي كه دوستش داره از قدرت نهفته خودش استفاده ميكنه . در حاليكه همون يارو با يا علي گفتن وزنه رو بلند ميكنه ، يكي ديگه با ايمان به شيطان هم ميتونه چنين كاري رو انجام بده . در اين مورد من يه حكايتي دارم كه بد نيست تعريف كنم :
ميگن روزگاري دو تا دوست بودن كه يكيش به مراد ايمان داست و ديگري به اخلاص . اونيكه به مراد ايمان داشت هميشه به دوستش ميگفت ( مثلاً ) اگه من برم امام رٌزا و دعا كنم دعام مستجاب ميشه . اما اين يكي ميگفت من بدون رفتن به امام رضا ، هر جا باشم و دعا كنم دعام مستجاب ميشه . يه روز اين يارو كه به پير و مخلص ميره چاله ميكنه و توش ميرينه . بعدشم روش خاك ميريزه و يه دونه از اين دستا و پرچما بالا ميذاره . مياد به رفيقش ميگه اونجا يه امامزاده اي است ، بريم دعا كنيم . اينا ميرن و جفتشون دعا ميكنن . بعد از چند روزي اوني كه اخلاص و عقيده به خودش داشته دعاش قبول ميشه ولي اونيكه به مراد ايمان داشته نه . اوني كه دعاش قبول شده به رفيقش ميگه اونجا امامزاده نبود ، ان من بود .
نتيجه غير اخلاقيش اينه كه اگه شما به خودتون ايمان داشته باشيد و عزم راسخ داشته باشيد بدون دعا به بارگاه حق هم به اون چيزي كه ميخاين ميرسين . ولي اگه كون گشاد و آب هندونه و اين جور حرفا در ميان باشه ، تو بغل خدا هم كه بشينين به جايي نميرسين . الحق كه چوپان كلاهبردار خيلي زرنگ بوده ها ، چون هر حرفي رو كه ميزده از قبل روش فكر ميكرده تا هر كس خلي حاليش نشه چي گفته . يكي از حرفاش اينه كه ميگه خدايم گفت : از شما حركت از من بركت . يعني شما برو كار كن من كمكت ميكنم . كس خل جان من كه برم كار كنم و كونم پاره شه ، كمك كسي رو ميخام چكار .
كلام آخر اينكه هر كسي خداي خودشه و خداي واحدي وجود نداره . جان من كافري هم عالمي دارد ، ميتونين امتحان كنين ، بهتر از اينه كه بشينين دعاي Camel بخونين و زنجه موره كنيد كه حسين جان چرا رفتي كربلا كشتنت ؟ ميومدي ايران ، كس ايراني ميكردي تا دنيا بكامت ميبود . اينهمه حسن و حسين و علي نكنيد كس كشا بريد چهارتا آخوند بكشيد تا بعنوان قهرمان ملي بهتون مدال شجاعت بهمراه هزاران كس بيمو با آب ليمو بدن . اسلام مثل زنه ، يه عربي با زنش تو خيابون راه ميرفته . يكي به زنه تيكه ميپرونه خودش هيچي نميگه ، در عوض يه ايراني مياد دهن يارو رو ميگاد و زن عربه رو تصاحب ميكنه .
( والسلام )
گربان سنه !

سه‌شنبه، آذر ۱۹، ۱۳۸۱

درب هاي جهنم باز اند
لنگ هايش ،
در اوج پروازند
كس خلان بسان غاز اند
كس كشان سر نماز اند
دختران ترشيده اند در خانه ها
عده اي با پرده اما بازند
ميدهند از كان خود حالي به ما
آخر آنان
عاشق جهازند

فعلاً‌ حال كس شعر نوشتنو ندارم (‌ نازي ي ي ي ي ) !

شنبه، آذر ۱۶، ۱۳۸۱

كس كَششششششششششش !

جمعه، آذر ۰۸، ۱۳۸۱

انواع جنده : فصل سوم و آخر

3- جنده لامکان
این نوع جنده در تمام دنیا موجود بوده ولی قیمت آن در تمام دنیا همانند قیمت دلار و یورو در حال جابجایی و تغییر است . در خارج هزینه و کس مزد این جنده ها مشروب و یا تنقلات میباشد اما در ایران دارای ارزش والایی همچون مولای متقیان میباشد . این نوع جنده اکثراً در کنار خیابانها با پوششی غیر اسلامی دیده میشود و در مقابل چنین جنده ای صفی از انواع ماشین های مدل بالا ( بنز ) و مدل پایین ( پیکان ) ایستاده اند تا خانم هرکدام از آنان را به میل خویش انتخاب نماید . شما برای نمودن چنین جنده ای به مکان نیاز دارید ، زیرا این موجودات لامکان بوده و مکانی ندارند که شما را برده و پول مکان را جدا دریافت نمایند . پس یا مکان گیر بیاورید و یا اندرون ماشین خویش بکنیدشان تا انگشت پایشان برود توی چشمشان و جلسه بعد با مکان شوند .

4- جنده بامکان
این نوع از جنده همانند جنده لامکان باشد اما تنها حسنی که نسبت به آن نوع از اقوام خود دارد این باشد که مکان دار بوده و پول مکان را به همراه پول سوراخ از شما بستاند .

5- جنده بامرام
همانا دوست دختر شما باشد که بدون چشمداشتی ( آره جون عمه شون ) تمام سوراخهای بدن خویش را در اختیار شما قرار میدهد . این نوع جنده بیخطر و کم خرج بوده به نفع اقتصاد شما و خانواده محترمتان میباشد . چنین جنده ای رفاقتی به شما میدهد ، به رفیق شما میدهد ، به داداش شما میدهد و اگر مامانتان عمر خود را به شما داده باشد ، به بابایتان نیز میدهد . در آخر نیز میگوید : واااااااااااااااا ، تو که گفتی نمیخای با احساسات من بازی کنی ؟ و یا : خیلی نامردی ، کثافت ! و یا : میرم شکایت میکنم. تو با احساسات من بازی کردی ، تو منو بازیچه دستت ( کیرت ) قرار دادی ! و یا : آخیششششششششششش بلاخره از شر تو ( همانا کیر شما ) راحت شدم . و یا اینکه : تو رو خدا با من ازدواج کن ، من دوست دارم .
برای مبارزه با عوارض ناشی از این نوع جنده باید فقط یکبار تویش بگذارید و بس . اگر خووووووب گوشتی بود دو بار و گرنه فکر میکند بانوی خانه شماست .

6- زن جنده
همانا زن شما باشد که با پرداخت مبلغی معلوم برای عمری اجازه اش میکنید تا بدیگران ندهد . چنین جنده ای غیر قابل کنترل بوده ، در صورتیکه شما را دور ببیند و یا اصلاً نبیند به پسر همسایه و یا بقال سر کوچه پناه برده حالی به حولش میدهد . برای مبارزه با چنین روادید بدی باید این نوع موجود را در قفس نگهداری کنید .

7- جنده پستون تو کان
بدون اینکه حرف اضافی بزنم ، فقط میگم از این نوع جنده خودداری کنید . این نوع جنده بسیار خطرناک بوده کان شما را جر میدهد . انشاالله در آینده ای نه چندان نزدیک با مرگ رهبر معظم انقلاب چسمالی این موجودات نیز رام میشوند . این نوع جنده همانا حاج خانمها باشند که دارای انواع بادی گارد و بسیجی گمنام باشند .
هفته بسیج مبارکباد ...
امام خمینی ( ق ب ت ک ش ) : بسیج یعنی آنانکه در روز موعود بر آنحضرت ساک خواهند زد تا راست نموده در کان کفار ، ملحدین و آنانکه ضد انقلاب اند فرو نمایند .
مرگ بر آمریکا ! مرگ بر اسرائیل ! مرگ بر جمهوری اسلامی ! مرگ بر تو ! مرگ بر من ! مرگ بر اون ! مرگ بر کون .........................
گربان سنه !

شنبه، آذر ۰۲، ۱۳۸۱

عشق کیری توی کان ما نهاد

پنجشنبه، آبان ۳۰، ۱۳۸۱

انواع جنده : فصل دوم

2- جنده مجانی
این نوع جنده هم همانند جنده ملتمس در تمام کشور ها بجز ایران ، افغانستان و پاکستان به ندرت مورد استفاده قرار میگیرد . در کشورهای جهان اول که چشم و دول مردان از جنده سیر شده است این نوع جنده بوسیله عمله های آن کشورها بگاء میرود و آدم های درست حسابی توجه ای به این نوع موجود نمی کنند . در کشورهای پیشرفته این نوع جنده ها که تاریخ مصرفشان گذشته و به قول خودشون ایکپایرد شدن ، با ماشین در خیابانها راه افتاده و پسر سوار میکنند . البته هر پسری هم سوار ماشینشان نمی شود ، اما آنهایی که سوار ماشین این جنده ها میشوند امکان دارد پولی خوبی گیرشان بیاید . زیرا این موجودات اگر از طرف خوششان بیاید سعی در خر کردن او میکنند و مبلغی هم بعنوان پول تو جیبی به شما میدهند .
متاسفانه در کشورهای جهان سوم این جنده ها هم دارای تاریخ مصرف بلند مدتی بوده ، حتی تا جسدشان نیز بوسیله مسئولین سردخانه گاییده میشود . در ایران تا چند سال قبل مبلغی که باید برای این جنده ها پرداخته میشد خیلی ناچیز بود . حدوداً پنج هزار تومان با پول مکان و امکان داشت شما را با ماشین خودش به منزلتان برساند . اما امروزه این جنده ها هم به مبلغ گزافی خود را میفروشند . دیروز یکی از همین اجناس را در مغازه ما آورده بودند . پرسیدم قیمتش چنده ؟ گفتند پونزده هزار تومن و مکان هم باید مال خودتون باشه . آی کیرم تو این مملکت . مگه میخام دختر باکره بکنم که پونزده هزار باید بدم . بالام جان ما کون بچه دوازده ماهه میزاشتیم یک قرون هم به کسی نمیدادیم ، حالا جنده چهل و پنج ساله رو به کیرمون میدم .پونزده هزار تومن بی زبونمونم باید بدیم ، تازه باید یواش بذاریم تا خانوم اذیت نشه . از همه بدتر اینکه خانوم کاندم هم نداره بده استفاده کنی ، هزار تومن هم پول کاندم . در حال انجام عملیات انتحاری همش تف میکنه حال آدمو به هم میزنه . یکی نیست بگه مادر جنده تو که ساک نمیزنی ، یه کیر گذاشتیم توت . تفش دیگه برا چیه ؟ خلاصه یه جنده ای که خارجی ها براش اونقدر ارزش قائل نیستن که بدن براشون ساک بزنه کلی ادا اطوار در میاره . حیف اون پولی که آدم بده از این جنده ها بکنه . خلاصه بیست هزار تومن پول بیزبونو دادیم تا یکساعت این کیر صاب مرده تو سوراخ بمونه .
خطر این نوع جنده کمتر از جنده نوع اول نیست ولی خوبیش این است که تر تمیز اند . البته قدیم ندیما بهتر از ایناشو با دو تومن میکردیم مینداختیم دور .
فرزندان من ، زین پس مواظب خودتون باشید و به هر جنده ای فرو مکنید . حیف اون پولی که آدمی برای گاییدن چنین موجوداتی بپردازد . بهترین کار همان باشد که در فصل اول خواندید . دوست دختری بستانید و خویشتن را از چنگ این موجودات برهانید ، زیرا اگر در خیابان به پستتان بخورند و سوار ماشین قراضه تون بشن . شما هایی که کاندوم ندارید تو جیبتون هل هلکی میکنیدش و به هزار بدبختی دچار میشین . به جان رهبر جلق زدن بهتر از کردن این ها باشد . حد اقل پول که نمیخاد .
در کتاب خاطرات حضرت امام ( قدس بره تو کون شریف ) آمده است که اوشان در سال 1350 برای اولین بار در عمر مبارک خویش جنده ای از همین قماش به پست مبارکشان خورد . اوشان چون دیدند کیر مبارک شان ( کوننا فداء ) همچون ممبر های مصلاحشان بلند شده و نمیتوانند خویشتن کنترل بفرمایند . تصمیم به جماع با این جنس نمودند . در آنجا کسی نبود بگوید : خاک بر سرت مرتیکه کس ندیده ! . در آن سال هیچکس ، حتی عمله های افغانی به چنین جنده هایی محل نمیگذاشتند . پس آنان مجبور به مهاجرت به قم گردیدند تا شاید کسخلانی همچون امام مان که جانمان به فدایش را گیر آورده از نقطه غش و ضعفشان سوء استفاده نمایند . خلاصه اینکه امامنا برای آنکه شرمنده امامان قبلی نشوند و هم سنت رسول الله را بجا آوردند جنده مذکور را به عقد خویش در آورده بعد از مراسم ازدواج دولی از شلوار در آوردند .
پس بدانید و آگاه باشید که همش تقصر همون کس کشی است که از اول بنای گاییدن جنده های بی ارزش را در سرزمین گهر بارمان نهاد . خاک بر سرت ای مرتیکه کس ندیده . آنانی که میخواهند از این امر امامنا پیروی کنند به کردن چنین جنده هایی اقدام نمایند تا چشم ملحدان و دشمنان رهبری و جمهوری اسلامی از کونشان در آید .

گربان سنه !

چهارشنبه، آبان ۲۹، ۱۳۸۱

حالا برو شب بیا !







با سپاس فراوان از جناب آب انار عزیز . از وقتی که این عکس رو تو وبلاگش دیدم شیفتش شدم به جان شیخ . حتی اون کیری رو که تو بشقاب برامون آماده کرده بود رو هم فراموش کردم . البته بنده خدا حق داشت ، ما بدلیل بالا بودن کالیبر مبارکمان فقط یکبار به اون وبلاگ گهربار سر زده بودیم و متوجه سوپ کیری که به خوردمون داده بود نشده بودیم . خلاصه اینکه به این آب کیر هم لینک دادیم ، خوبشم دادیم و از این به بعد هم میدیم بخوره . به کوری چشم دشمنان اسلام .
فردا منتظر نوع دوم جنده باشید !
گربان سنه !

یکشنبه، آبان ۲۶، ۱۳۸۱

انواع جنده :
همانطور که هر چیزی به چندین نوع مختلف تقسیم شده ، شغل مقدس جنده بودن هم دارای چندین نوع میباشد که در چند قسمت بطور کامل بشرح خواهد رفت :
1- جنده ملتمس :
این نوع جنده بودن آخرین مرحله جندگی در تمام جهان بجز کشور های آسیای میانه بخصوص ایران و افغانستان میباشد . در ایران و افغانستان بدلیل گرانی قیمت اجناس خوب و مرغوب از این نوع جنده بعنوان جنس ارزان و دست دو میلیارد و پانصد و پنجاه هزارم استفاده میگردد . در کشورهای غنی این نوع از جنده ها در گوشه و کنار خیابان ها ولو بوده ، به محض دیدن مردی مثل گدا ها بپای شما میافتند و حالا نمال کی بمال که آقا تو رو خدا بیا منو بکن که دارم میمیرم . هر کاری هم بکنید ول کن شما نمیشوند ، حتی مشت و لگد شما را مرهم دانسته و از آن لذت میبرند .
در صورت مواجه شدن با این نوع جنده دو عدد پا از دوست و اقوام خویش قرض گرفته و فرار نمایید ، زیرا این موجودات به انواع و اقسام امراض مسری منجمله مرض خانمانسوز ایدز مبتلا میباشند . اگر شما فردی کس ندیده باشید در همان وحله اول از کردن وی دریغ نکرده با کمال میل بسوی بد بختی ، کثافت و لجن کیر بر میدارید . پس از همین لحظه حرف مرا گوش داده بدنبال یک عدد دوست هر چند بدترکیب و بد هیکل اما سخاوتمند باشید تا در مقابل این موجود ، خدای نا خواسته تسلیم نشوید .
در زمانه های قدیم بزرگان اهل کس برای خود آداب و رسومی داشتند . فردی که بعنوان کس گاء به کیش کس کن ها در میآمد مکلف بود به قوانین آن کیش احترام بگذارد ور نه بعنوان مفسد و جانی مجازات میشد . اولین حکمی که در آن کیش بعنوان امری فرض شناخته میشد و تمام کس گاء ها بدان احترام میگذاشتند << کس سگ مگذارید که قفل میکند >> بود . هیچکس تا بعد از مرگ فروگذار بزرگ ، دوازدهمین رهبر کس گاء های جهان نتوانسته بود قفل از راز نهفته این سخن بردارد . مگر بعد از مرگ آن بزرگوار که خدایش بیامرزد مردی به اسم بکند و در رود ، که مردی استثنائی و دانا بود راز این سخن را کشف کرد . قانون مذکور در مورد جنس شماره 450 که برابر با قانون دوازدهم اجناس گاییده شده : اگر جنده ای بیش از هزار بار بگاء رفته باشد گاییدنش حرام باشد زیرا به تمامی امراض خطرناک و مسری آلوده میباشد . مجازات کسیکه نا خواسته ، خودخواسته و اجبار زن یا نفس الاغه خویش اقدام به گاییدن چنین جنده میکرد همانا مرگ و سپس به آتش کشیدن جسد مرد خاطی بود .
تاریخ انقراض این کیش همانا برابر با ظهور آیین جدید و دروغین کس لیسان بوده است . برای آگاهی شما عزیزان بعنوان نمونه اولین و مهمترین کلام رهبر این آیین یعنی کس لیس اول که مادرش جنده در باران کس گایان بود را برایتان بیان میدارم . کاچی بهتر از هیچی که همانا اساس آیین کس لیسان باشد به کردن هر نوع کسی ، حتی حیوانات امر میکرد . این آیین نیز خوشبختانه در سال 1980 میلادی بدلیل سوء استفاده از اطفال و حیوانات اهلی مانند : گاو ، اسب ، الاغ ، شتر ، گربه ، سگ و پرندگان با شکایت انجمن های حمایت از کودکان و حیوانات اهلی غير قانوني اعلام شد .

گربان سنه !

چهارشنبه، آبان ۲۲، ۱۳۸۱

به نظر اینجانب ، اون جانب و اجانب دخترا همشون جنده نیستن بجز عده ای کثیر از این جنس . همونطور که شنیده اید هر شهر و کشوری هم بد داره هم خوب . در مورد جنس هم همینطوره ، عده ای ازمردا مادر جندن در مقابل عده ی کثیری از دخترها جندن . با این حرف به این نتیجه میرسیم که دخترا بدی هاشون بیشتر از پسراس . چون پسرای بد مادرشون که زن باشه جنده است و دخترا هم اکثر شون جندن . حالا این وسط درصد خیلی کمی ، حدود 1.2% ، از دخترا دارای نجابت ، بکارت و کون سالم هستند . یه عده دیگه بکارت رو دارن اما نجابت و کون سالم رو ندارن . بقیه هم که واجد شرایط خوب بودن نبوده و فقط بدرد کردن و در رفتن میخورند . از اون 1.2% دختر واجد یک سوم شون به پست مردای مادر قحبه میخورن و تا آخر عمر کلفتی طرف رو میکنن یا اینکه طلاق میگیرن و بپای بچه هاشون میشینن . اتفاقاً این گروه بچه های با مرام و نجیبی تحویل جامعه میدن . دو سوم دیگش هم یا شوهر مناسب گیر میارن و تا آخر عمر با عزت و افتخار حسینی زندگی میکنن و یا اینکه باباشون ازشون ترشی کس درست میکنه .
آدمای مثلاً روشن فکر ادعا میکنند که واسشون فرقی نمیکنه همسر شون با پرده باشه یا بی پرده . این کس خل ها یا عقل درست حسابی ندارن ، یا کونشون گشاده و از عهده پاره کردن پرده بر نمیان و یا اینکه از خون میترسن . درسته ، اگه دختره رو موقعیکه عقل درست حسابی نداشته کسی تقش گذاشته و پردشو پاره کرده . بعدش دختره عاقل تر که شده کس و کونشو جمع کرده رفته مثل بچه آدم توبه کرده حسابش فرق میکنه . به نظر من هم مهم نجابته نه پرده ، اما چنین کسی رو به زور میشه تحمل کرد . مثل اینه که شما پول بدی و تخم مرغ شانسی باز شده بخری . آی کونت میسوره که نگو . من دو سه سال قبل هوس کردم یادی از بچگی هام کرده ، برم تخم مرغ شانسی بخرم ( البته اونموقع ها تخم مرغ شانسی که نبود اگر هم بود کسی برای ما نمیخرید ، تازه اگه بادکنک هم میخاستیم بابا سرمونو کلاه میذاشت و کاندوم های مستعمل شو ضد عفونی کرده میداد دستمون باد کنیم ) . از بخت بد من بجز یه دونه تخم مرغ شانسی باز بقالیه دیگه نداشت . ما هم خوشحال شدیم نصف قیمت خریدیم ، اما موقعی که بازش کردم بجز شکلات هیچی توش نبود . قضیه کس بدون پرده هم مثل تخم مرغ شانسی باز و کاندوم بابامه .
دختر باید نجابت داشته باشه ، نه پرده . پرده رو که اتاق منم داره ، اما نمیدونید توش چه غلطایی میکنم .
گربان سنه !

دوشنبه، آبان ۲۰، ۱۳۸۱

چه غلطا ! گه خورد که هک شد ، کس عمه ی تو رو گایید که هک شد . کس کش ، فکر کردی اینجا هم مثل ایران شهر هرته هر خری خواست بیاد منو هک کنه ؟
هکر ماهزده ! کاری نکن بیام همون ماهی رو که زدتو تا دسته تو کونت فرو کنم . اون جنده خانومی هم که منو متهم به هک کردن وبلاگ خودش کرده بود ، بهتره بدونه دفعه ی قبل من هکش نکرده بودم . اما اینبار هکش کردم ، خوبشم هکش کردم . جفت وبلاگ هاتو با هم هک کردم مونا جنده . فکر کردی فقط تخمک مالهای خودت بلدن هک کنن ؟ بد بختا فقط تونستن بیان اینجا کس شعر های ذیل رو بنویسن . من همچین هکت کردم که دیگه بابات هم نتونه وبلاگتو ازم پس بگیره .
حُسن آقای عزیز ! بازم بیا بگو دخترا تو این جامعه بهشون ظلم میشه . یکی از همین دخترا بود که منو سه سال دنبال خودش کشوند و آخر سر هم دنبال کیر یکی دیگه راه افتاد . الان و در این عصر کسی به دخترا ظلم نمیکنه ، کسی نمیتونه حق شونو بخوره. درسته قدیم ها بهشون خیلی ظلم شد ولی الان با قانونهای جدیدی که در اکثر کشور ها تصویب شده جنس مونث هم جزو آدم بشمار میان . اینا فکر میکنند مردها خیلی از خود راضی و خود خواه اند ، اما من اندک مردانی رو دیدم که زن ذلیل نباشن . بر عکس زن و دختر ها بجز شیره جان مردها خیلی چیزای دیگه هم از ما میخان . امروز همینقدر کافیه ولی بزودی خیلی از مضرات جنس مونث رو براتون مینویسم . بازم بیا بگو در حق این بد بخت ها ظلم شده .
*****************************************************
مطلبی که دیشب بوسیله هکر بی عرضه ای در این وبلاگ پابلیش شده بود :
خفاش نکبت هم هک شد .
بنده یک هکر ماهزده میباشم. این وبلاگ بجرم نشر اراجیف هک شد تا نویسنده بی شهورش اندکی تنبیه شود .
آقای خفاش . نگفتم گهی زين به پشت گهی پشت به زين؟
.....داری صحنه رو ؟
دلم میخواست هکت کنم . حالا هم که هک کردم خیلی خوشحالم .
کثافت برو آدم شو.

پنجشنبه، آبان ۱۶، ۱۳۸۱

خودم
بنابر درخواست عده کثیری خواننده کونگشاد ، بر خلاف میل باطنی و با اینکه رنگ وبلاگم حکمش ناموسیه . رنگ تکست و بک گراوندشو عوض کردم تا دیگه هی نگید مرد صفت جنبه انتقاد و پیشنهاد رو نداره .
قلمبه سلمبه
بنابر درخواست عده ای از خوانندگان عزیز مبنی بر تغییر رنگ وبلاگ . جهت رفای حال شما عزیزان رنگ تکست از سفید به سیاه و رنگ بک گراوند از سیاه به سفید تغییر کرد . امیدوارم رضایت شما عزیزان جلق گردیده باشد .
گربان سنه !
ماه رمضان ماه ترک جرق !
به نظر شخص شخیص یا شاخص بنده بهترین ماهی که عربهای عزیز و سوسمار خوار برای ما عجم های کونگشاد به ارمغان آوردن ماه رمضونه . در این ماه آدمیزاد نه تنها تزکیه نفس الاغه میکنه بلکه سعی میکنه دیگه کمتر جلق بزنه و تازگی ها بچه های محل ما نه تنها جلق زدنو کنار گذاشتن بلکه از سیگار کشیدن هم حذر میکنن . خوبی این ماه اینه که بمدت یکماه کمر هر چی داره رو واسه خودش نگه میداره و حسابی سفت سفت میشه ، بعدش اینکه آدم کمتر سیگار میکشه و سالم میمونه . البته این ماه حسنش اینه که با پول ذخیره شده از نکشیدن سیگار و کمر سفت میشه یه جنده گیر آورد و روز عید فطر بعد از نماز عید تا دسته جاش کرد . آی حال میده که نگو ، اگه گفتی هم بگو اما نپرس !
حک
حک کردن هم عالمی دارد ! یارو میشینه خودشو جر میده تا وبلاگ توتفرنگی رو حک کنه . که چی بشه ؟ که محسن آدم بشه . ای خاک برررر سرت ، ای دودول محسن تو کونت ( البته خود آدم نمیتونه خودشو بگاد ، پس مال من تو کونت محسن ! ) . این بشر اگه آدم بشو بود که یه بار حک کرده بود خودشو آدم میشد ، اما انگار نه انگار . کالیبرش هم مثل کالیبر مبارک اینجانب بالا نیست تا بشینه دست رو دول بذاره و چند ماه استراحت کنه . تا حک میشه سریع نوشته هاشو از رو هارد مبارک پابلیش میکنه و قالبشو هم که تو هارد داره رو دوباره توی یه آدرس دیگه پابلیش میکنه و آدرسشو میده به من کسخل تا به ملت بگم حک شده . آخر سر هم یه ایمیل برا بلاگر میفرسته که آغا ما وبلاگمون حک شده ، تو رو جون بچه هاتون یه پسورد جدید برای ما بفرستین . اونا هم نامردی نمیکنن و ایمیل میفرستن که بفرما ، پسورد که قابل شما رو نداره . اگه میخای برات پیشورد هم بفرستیم حال کنی . بعدش آغا میره دوباره تو همون آدرس قبلیش مینویسه و من بد بخت سنگ روی یخ یا یخ روی سنگ میشم .
کس خل زیاد پیدا میشه تو دنیا
از قدیم و ندیم گفتن کس خل زیاد پیدا میشه تو دنیا اما یکیش به مثل من نمیشه . ما رو باش از چه ملت کونگشادی انتظار داریم تو این وبلاگ نظر بدن . آخه مرتیکه ، میمیری یه نظر بدی بعد بری درتو بذاری ؟ مردیم از بی نظری . اصلاً افسرده شدیم . روزانه حد اقل 270 تا خواننده داشته باشی ولی از اون 270 نفر حتی یک نفر شون هم خایه نداشته باشه نظر بده . کونت نمیسوزه ؟ البته مال من که سالهاست خاکستر شده ولی آتیش زیر خاکستره بد جوری آزارم میده .
حرف آخر
کیرم دهنت !
حرف آخر آخر
گــــــــــــــــر بــــــــا ن ســـــــــــــــــــنـــه !

یکشنبه، آبان ۱۲، ۱۳۸۱

toootfarangi: Salam, webloge man hack shod, az in be bad mitonid matalebe man ro toye in addres bekhonid (http://toot-farangi.blogspot.com), lotfan be bahgiye doostan ham Etela Bedid.
نوشته فوق چند لحظه قبل بوسیله خود حاج محسن توتفرنگی با قیافه ای همچون کیر بعد از جلق بدستم رسید . امیدوارم همچون گذشته ها باز هم یار و یاور آنحضرت که تمام عمر مبارک خویش را صرف کون دادن کرده اند باشید .
گربان سنه !

جمعه، آبان ۱۰، ۱۳۸۱

دل بده تا دول بدم
از این ببعد تا دختری کاملاً عاشقتان نشده نکنیدش چون امکان داره بعد از اینکه کردینش و حال درست حسابی بهش ندادید از دستتون در بره و شما رو بذاره تو کفی که من باهاش جلق زدم . بناءً قبل از اینکه دست بکار شوی اول یه تریپ درست حسابی Love باهاش بذار و تا موقعی که خودش التماس نکرده نکنش ، زیرا از قدیم و ندیم گفته اند : باد آورده را باد میبرد . معنی کامل ضرب المثل مذکر ( مذکور ) هنگامی در ذهن شما تداعی میشه که کیرتان در کس مونث باشد و او با بالا بردن هیکل نعیفش خود را برای حال دادن به شما جر بدهد . داشتم میگفتم که اول باید حسابی طرفتو بذاری تو کف تا برای لحظه ای کیر در کس بودن حاضر به انجام هر کاری باشد . مثال واضع این مورد را در میتوان در سیاست های جمهوری اسلامی دید ، به ملت مهلت نمیدن کون خودشو بخارونه . بعد از یه مدت تا کمی آزادی میدن انگار صد ساله این ملت تو زندان قصر بوده ، آنقدر خوشحال میشیم که سریع کرمهای کونمون به جشن و پایکوبی میپردازند . در چنین حالتی معمولاً تو کونمون دعوا میشه و کونمان بوسیله چاقو پاره میشه . شما هم باید اونقدر دختره رو تو کف کیر بذاری که تا کیرتو دید بپره و هزار و پونصد بار قربان صدقش بره . بعدش بگو خانم جان حالا که به مراد دلت رسیدی زشته مهمونو پشت در بذاری ، درو وا کن بیاد تو از خودش پذیرایی کنه . بعد از اینکه حسابی کون و کسشو گاییدی اگه دیدی بهت حال داد میتونی نگهش داری اما ، ( نکته مهم ) اگه خیلی باهاش حال نکردی برو تو آشپزخونتون و جارو برقی رو بکن تو کونش . سپس دکمه بیشترین کشش اش رو بزن . دیگه تا عمر داره بهتون نگاه هم نمیکنه اما ته دلش دوست داره بازم باهات حال کنه . البته در این مملکت دختر هایی هستند که چشم و روشون خیلی زیاده . این دخترا رو اگه توپ هم تو کونشون شلیک کنی ول کن نیستن. در مقابل چنین دخترایی باید به رفیقا و بچه محل ها هم رو بندازی و ازشون بخای بیان بکننش . این عمل نه تنها شر دختره رو از سر شما کم میکنه بلکه بر اساس شریعت آیت الله استماء برابر با هفتاد سال عبادت میباشد . از این لحظه ببعد باید با دخترا معامله کنی نه حال و حول . بگو دل بده تا دول بدم .
در آخر باید خدمت خانومای عزیزی که بنابر هر شرایطی آماده شده اند تا خانواده محترم ازشون ترشی کس بندازه عرض کنم که عزیزان من شما یا برو یکی از این شهرستانی ها کس ندیده رو بگیر و یا اینکه برو جنده شو تا این ملت از وجودت فیض ببرن . حیف اون کس و کون نکرده ترشیده بشن ، بدون اینکه رنگ کیر رو در خواب هم دیده باشند . کیر خوبه اگه قرار باشه ترشیده هم بشه سریع ازش خیار شور درست میکنن و میذارنش لای نون ساندویچ که هیچ چیزی کمتر از کس نداره . اما وای به حال شما ها که کستون لیاقت ترشی انداختن رو هم نداره و باید مثل نون ساندویچ که خشک میشه به نون خشکی فروختتون و بجاش نمک خرید.
گربان سنه !

پنجشنبه، آبان ۰۹، ۱۳۸۱

بنیاد حفظ کس شعر و اراجیف مردصفت بمناسبت شب جمعه ، مجلسی با شرکت مداحان اهل خونه ترتیب داد . در ذیل مدحی از حاج کس خل قزوینی مداح خاندان بابام اینا برای شما عزیزان گذاشته شده است . امیدوارم ما را از دعای خیر خود محروم نگردانید .

متن آهنگ فوق :
العسر من الیسرا ، العسر من الیسرا
به پیران ندهید کس را
پیران کمر بسته
کس را میکنند خسته
جوانان کمر باریک
در نیمه شبی تاریک
همچین میکنند کس را
که مسگر نزند مس را
که مسگر نزند مس را

همه با هم ..... شب جمعه است ..!
التماس کون .
گربان سنه!

سه‌شنبه، آبان ۰۷، ۱۳۸۱

بدلیل تعدادی مشکل که در حال رفع هستند نتونستم آپدیت رو بکنم ، اما شما نگران نباش پسرم . بزودی آپدیت رو هم میکنم .

سه‌شنبه، مهر ۳۰، ۱۳۸۱

از آنجایی که امام راحل ( قدس بره تو کون شریف ) در زمان حیات خویش بر خود کفایی این ملت تأکید میفرموند ، امروزه ملت شریف و آزاده ایران به آرمان آنحضرت جامعه های عملی میپوشانند که زیبنده وجود اوشان بود . چندی بود ملتی همیشه در پشت پی سی و اینترنت علی الخصوص جبعه چت یا همان گفتمان با مشکل کمبود دختر مواجه بود و همه چشمان در انتظار دختری بود تا با ورودش بزم جوانان غیور را روشن گرداند. اما در آن زمان بجز چند دختر که به اخلاق پسران آشنایی داشتند و میدانستند تا طرف از اوشان خواست بیا پی ام یا همان مکان از اتاق دو در نمایند و با اسم پسر وارد اتاق گفتگو شوند دختر دیگری وجود نداشت . البته نه اینکه وجود نداشت ها ، وجود داشت ولی با اسم پسر زیرا در اوایل که چت بتازگی مد شده و هر آشغالی را به آن راه نمیدادند بسیاری از دختران بوسیله پسر ها خر گشته و گاییده شده بودند . به همین جهت دختران خیر خود را در آن دیدند که با اسم پسر وارد اتاق شوند . بناءً پسرها به فکر آن افتادند تا کمبود دختر را در میان خود جبران کنند . بنده پیشنهاد دادم تا از خوارج بخواهیم تعدادی دختر به چت روم هایمان بفرستند ، همگان در حال قبول این پیشنهاد بودند که ناگهان . یکی از بچه فکری نمود بسی بکر . بیاد حدیث امام ( قدس) افتاد . از همانجا بود که لشکر عظیمی از پسرها با اسم دختر وارد چت روم ها شدند و روم ها پر از دختر شد . سالها از آن موضوع گذشت ، اما تا بدین لحظه هیچ دختری که در اصل پسر باشد با پسری دیگر پریود ( پرایوت ) چت نکرده بود ، زیرا آن امام فرموده بودند: هیچگاه با محصولات داخلی سر همدگر را کلاه مگذارید .
اما در این دوره از روزگار ، هنگامی که با دختری چت میکنی و در حال لذت بردن از همصحبت بودن با یک دختر هستی . درست در همان لحظه ای که شماره ات را داده ای ، به ضمیمه عکس ، دختره میگه : کس ننت ! جنابعالی احساس میکنی کیری به بزرگی شخصیت جرج بوش ( حالا که به رهبر خودمون توهین کرده ام باید به دشمن هم توهین کنم ، پس همه با هم : مرگ بر آمریکا!) در کانت فرو رفته و از همان لحظه تا یکسال بعد از این نگرانی که فردی زنگ بزند و خارتو بگاد با این شمار دادنت .
به نظر شخص شاخص بنده مقصر کسی نیست بجز پسر های عزیزی که کس لیس بودن را از حد گذرانده اند و تا آی دی یا همان اسم کاربری دخترانه میبینند همچون سگ پاکوتا دمشونو تکون میدن و میرن دنبالش . جالب اینجاست که تازگی ها پسرهای بازیگر نقش دختر، عکسی از یک دختر معصوم را هم در حافظه کامپیوتر خود دخیره کرده اند و تا پسره از اوشان عکس میخواهد با تمام سرعت برایش میفرستند . داشتیم میفرمودیم که مقصر پسرانند ، زیرا تا پسری قصد چت کردن با اوشان را دارد از او روی بر میگردانند ولی تا پسری با اسم دختر وارد میشود گول اسمش را میخورند و دنبال همان پسری راه میافتند که دو دقیقه قبل تحویلش نگرفته بودند . خب کس خل اند دیگر ، اه .. ولش .. همون لحن خودمون بهتره ، پس ... خب کس خلی دیگه ! اگه همون اول مث بچه آدم باهاش صحبت میکردی و پای درد دولش مینشستی الان مجبور نبودی هم کلی وخت برای زدن مخش بذاری ، هم عکستو براش بفرستی ، هم عشوه هاشو تحمل کنی و هم اینکه تلفنتو بدی تا زنگ بزنه و به ننت فحش بده . از همین الان تا دختری رو دیدید که میخاد با شما چت کنه ، تا هنگامیکه صداشو نشنیدید بهیچوجه بهش اعتماد نکنید . همین خود من تا زمانی که کس خل بودم برای خیلی از پسرها عکس و نامه عاشقانه فرستادم که متاسفانه آنان هم به ریش و پشممون خندیدن . پس اول صداشو میشنوی بعد هر کاری دوست داشتی باهاش بکن . در صورتی که به چت صوتی تن نداد شما بهش گیر نده ، سعی کن فکر کنه بهش اعتماد کردی . بعد یه شماره تلفن اشتباه با عکسی از بازیگران نه چندان مشهور ( مثلاً هندی ، پاکستانی و یا افغانی ) براش بفرست و بگو حتماً بهت زنگ بزنه . اگه پسر باشه خیلی زود بهت زنگ نمیزنه اما دخترا کس خل اند و سریع زنگ میزنن . البته پسره اگه مرض داشته باشه یک ساعت بعدش بهت زنگ میزنه و تا دلش بخاد فحش بارت میکنه . همون بهتر که از ابتداء گول این کس های کلفت رو نخوری . دختر میخای وختتو پای کامپیوتر هدر نده . بلند شو برو حمون ، ریش و پشمتو بزن ، لباسای پلو خوری تو تنت کن ، کلتو با ژل بشور و موهاتو سیخ سیخ کن مثل درخت تا دخترا بتونن ازش میوه بچینن ، با ادکلن دوش بگیر ، داشت یادم میرفت مهم ترین نکته رو بهت گوشزد کنم و اون اینه که حتماً دندوناتو مسواک بزن چون بوی گندش دخترا رو فراری میده . همه این اعمال قبیح رو که انجام دادی اگه ماشین داری که کارت ردیفه و کلاً از همون اول غلط کردی اون کارایی رو که من گفتم انجام بده رو انجام دادی چون اگه زیر شلواری و دمپایی هم تنت و پات باشه اما ماشین داشته باشی میتونی بهترین کس دنیا رو سوار کنی . شمایی که ماشین نداری کار خوبی کردی اعمال بالا رو انجام دادی ، پس یالله بجمب برو . کجا ؟؟؟ واستا بچه ! مگه من بهت گفتم کجا بری که راه افتادی واسه خودت ؟ آفرین ، حالا مثل بچه آدم برو به نزدیکترین پارک یا بازار بزرگی که اون حوالیه . اونجا تا از یه دختری خوشت اومد ، دستشو بگیر ، تو چشاش نگاه کن و خیلی آروم بگو : خ..خا ..ن..نو..نوم ...م...م..من...ش..شما...( اه اه اه ، خاک بر سرت میخای بگی من شما رو دوست دارم ؟ غلط میکنی ، بعد از پرانتز رو بخون من چی میگم ) رو پشمم هم به حساب نمیآرم ( یا مثل سگ میکنمتون ) . آی کون دختره میسوزه که نگو . بعد برو دنبال یکی دیگه راه بیفت و در مناسبترین فرصت برو جلو و شمارتو بهش بده . بعد بعدی و بعدی و بعدی و بعدی و.............. از صد تا حتماً یکی دو تاش بهت زنگ میزنه ، نگران نباش به کارت ادامه بده .
گربان سنه !
چت روم خوب و قشنگی داشتیم*********تو پرایوت کون هم میذاشتیم

یکشنبه، مهر ۲۸، ۱۳۸۱

ما بچه که بودیم هر موقع اسم کس به گوشمون میخورد تنها چیزی که میتونستیم تجسم کنیم یه چیز خیلی بد بود . اونموقع ها خودمونو جر میدادیم بدونیم کس چیه اما هیچکس از این واقعیت تلخ برامون نمیگفت . تا اینکه یوخده بزرگتر شدیم و متوجه شدیم کس یکی از اعضای بدن انسانه که فقط در وجود خانوم ها وجود داره ، البته اونموقع زن و مرد رو هم نمیدونستیم چی چی اند . تا اینکه کم کم عقلمون رشد کرد و فهمیدیم که زن دوتا گوشت اضافی ، گرد و تپل مپل اون بالا داره و مرد یه گوشت بلند و استخوانی پایین تر از نافش داره . در این موقع بود که فهمیدیم کس عضو تناسلی زنه ، اما باز هم نمیدونستم کجای زن کار گذاشته شده و هر موقع حرف از گاییدن میشد فکر میکردم یارو مرده کیر شو زیر بغل زنه فرو میکنه و حتماً کس اونجاس . تا اینکه سن مون بیشتر شد و وارد جامعه کس و کون بازان شدیم . من 14 سالم بود که فهمیدم کس چیه و در کجای زن قرار داره اما بچه های این دوره زمانه ماشالله خیلی زرنگتر از ما ها هستند . چون اگه همین الان از یه بچه 8 تا 10 ساله بپرسی کس چیه ، سریع همه مشخصات کس مامانشو که یواشکی از لای در و پنجره دید زده رو در اختیارت قرار میده . خلاصه اینکه همه اطلاعاتی که من و تو در مورد سکس و کس و کون داریم رو یک بچه هم داره و به این میگن باز شدن چشم و گوش ملت . بچه ها بیشتر از من و تو بفکر سکس هستند و این تقصیر هیچکس نیست بجز والدین بی پروا . دیشب با بچه ها سرکوچه نشسته بودیم و داشتیم به دختر های رهگذر و بعضاً بچه محل تیکه میپروندیم که چند تا بچه قد و نیم قد از کوچه بالایی بیرون اومدن و برای عرض ادب به پیشکسوت خدمت ما رسیدن . چند دقیقه نگذشته بود که متوجه شدم اینا دارن از اخلاق خوش ما سوء استفاده میکنن و کون همدیگه رو میکنن . داشتم شاخ در میاوردم . ما همسن و سال اینا بودیم بلد نبودیم شلوارمونو بالا بکشیم چه رسد به اینکه اینگشت بکنیم کسی رو .
به هر حال متاسفانه یا خوشبختانه بد جوری چشم و گوش ملت باز شده و داره به سمت آزادی عمل ( کردن ) پیش میره . انشاالله بزودی همه کس ها مجانی بشن و کاسبی کونده ها کساد بشه . شاید ما به نان و نوایی برسیم و هرچی کون تو دنیاس بیاد رو کیر مبارک ما .
حالا که حرف از بچه شد بد نیست بگم همین خود من اولین کونی که دیدم در سن 7 سالگی بود . از همونجا بود که عاشق کان شدم و در بدر دنبال کان راه افتادم . ما یه دختر دایی داشتیم که به گمانم یک سال از من کوچکتر بود . یه روز که خونشون رفته بودیم به پیشنهاد داداشش که 4 سالش بود کونشو جلوی ما لخت کرد و باعث دنیایمان تیره و تار گردد . حالا هم مادر جنده دور از دسترس مردصفت قرار داره و بنده همیشه درحال دعا و نیایش برای رسیدن به معشوق یعنی کان دختر دایی هستم . تا الان بیشتر از 150 کان به کیر مبارکمان گاییده شده ( البته میدونم خوبیت نداره بگم ولی باز هم ) که هیچکدام شبیه کون دختر دایی نبوده . حالا این معشوقه ما کجاست خدا خودش میدونه و ما فقط میدونیم خارجه . اگه شما دیدیدش ، هر کاریش کردید کونش نذارید چون کانش از آن ماست .
گربان سنه !

شنبه، مهر ۲۷، ۱۳۸۱

یه وخت نظر ندید ؟! اگه بدید کونتون میذارم !

پنجشنبه، مهر ۲۵، ۱۳۸۱

با عرض پوزش از ملت کیر و خایه بدست و انگشت به کس که این چند روزه بنده از هدف اصلی ( یعنی آموزش چگونگی دل نبستن ) دور ماندم و به مسائل جامعه پرداختم که متاسفانه حالی هیچکدام از اهالی خرد نشد و فقط مایه هدر رفتن وقت و هزینه بنده شد . به هر حال ببخشید یا نبخشید فرقی نمیکنه و در هر دو حالت جواب من اینه : کون لقتون.
امروز میخام دوباره به موضوع عشق بپردازم که متاسفانه بعضی وقتها حتی به خود من هم نزدیک میشه و من با گفتن کلمه اعوذ بالله از خودم میرانمش و در صورتیکه به وجود مبارکمان رخنه کرد تمام ریشه هایش را خشکانده و با گاییدن معشوقه خودمان را از شرش راحت میکنیم . بدترین خصلت انسان زود باوری اونه و زود باوریه که کون زود باور رو مثل پارچه نخی جر میده . مثلاً تا دختره یه لبخند خشک و خالی نثارت میکنه ، دل و دولت رو میبازی و برای بدست آوردنش از هیچ کاری حذر نمیکنی . در صورتیکه دختره بدبخت چون دیده خیلی قیافت معصومه و مثل بچه ها بهش خیره شدی یه لبخند زده تا دلت نشکنه در حالیکه با اینکارش باعث میشه دولت سر حال بیاد . آخه گناه این دخترا چیه که همتون دنبال کس و کونشون راه افتادین و نمیذارین من بذارم در شون ؟ بیچاره ها میخان ثواب کنن کباب میشن ! آره عزیزان من ، هر گهی میخاین بخورین بخورین . کون هم دیگه میبذارین؟ بذارین ، کس دخترهای خوشکل میذارین ؟ بذارین . کون محسن میذاری؟ بذار عزیزم ، محسن که سهله برو کون عمش بذار . خلاصه همه کاری بکنید بجز دل سپردن چون کسی که بهش دل میسپری ، بدلیل اینکه به راحتی و بدون کون پارگی بدستش آورده برای نگه داشتنش تلاش نمیکنه و اونجاس که دل شما میافته رو زمین و میشکنه . دولتون هم اون وسط مثل ماهی پرپر میزنه و میمیره . افسرده میشی خاک بر سر ! مگه برنامه صبح و زندگی نگاه نمیکنی؟ سه ساعت خانوم مجریه خودشو جر میده و از مهموناش در باره چگونگی سالم موندن میپرسه و اونا هم سه ساعت مخ ملتو میخورن که آغا سعی کنید همیشه شاد و سر زنده باشید ، از افسردگی هم حذر کنید تا مجبور بشه براتون شعر عاشقانه بخونه و بگه : بهار من حذر از نوبهاران میکنی تا کی ؟ خلاصه اینکه دل نبند تا افسرده نشی ، افسرده نشو تا دیوونه نشی ، دیونه نشو تا خودکشی نکنی و خودکشی نکن تا نکیر و منکر کونت نذارن .( روشنفکر ها و نوگرایان عزیز هم اگه یه بار دیگه بگن قدیمی ها کس خل بودند و افکار شون پوچ بوده ، خودم کونشون میذارم .اینهمه شعرای مرز و بوم پر گهرمون خار همدیگه رو گاییدن و اشعاری به ارزش تمام کس ها سرودند تا شما ها آدم شید ، حالا که به یه جایی رسیدین میگین کس خل بودن ؟ ای خاک بر سرتون !) شاعر علیه رحمه مینالند : باد آورده را باد میبرد . پس بدانید و آگاه باشید در صورتیکه دلتونو همینجوری کادو کنید و بدید دست خانم یا آقا بزودی باد برش میگردونه در آغوش پر مهر خودتون و مجبورین به غرغر های دل گوش بدین . کیرم دهن هر چی دله !
متاسفانه امروز وضعیت منطق بنده در وخامت گذاشته ، اگه طبق معمول بجای پرداختن به مشکل ده از درختان گفتم به گشادواری خود ببخشید .
گربان سنه !
من نمیدونم این وبلاگهای مخبر که باید به معرفی وبلاگهای جدید و تشویق نسل جوان بپردازن چه کونی دارن میدن . همش در مورد وبلاگهای مشهور و پرخواننده مینویسن و هیچکی بفکر کوچولو موچولو ها نیست ، این بیچاره ها هم تازه کارند و دنبال کسی اند که معرفی شون کنه . دو نفر از من خواستن وبلاگ ها شونو معرفی کنم . میکنم ، خوبشم میکنم ! این وبلاگ با اسم معما ( به قول دختر ها ) یه عالمه متن آهنگهای تجاوز فرهنگی رو جمع کرده که فقط بدرد شما ها میخوره ، ما اگه خارجکی بودیم الان داشتیم تکنو میرقصیدیم . نفر دوم هم که باید معرفی بشه این خانومه هستش که میگه همه ی دخترا خوشگل اند و با خودش فکر میکنه اگه دخترا نبودن ، پسرا چه خاکی بر سر خودشون میریختن . بنده خدمت این بزرگوار عرض میکنم که پسرها همیشه خودکفا بوده اند و در صورت نبود دختر به کف دستان خود پناه میبرند . هر که نان از عمل خویش خورد ، منت حاتم طایی نکشد . اگه تقاضا ها بیشتر بشه ، دوباره مردصفت با اقدامی خدا پسندانه دست به کیبورد خواهد شد و وبلاگ جدیدی مخصوص تازه وارد ها باز خواهد کرد تا کل هرچی وبلاگ عمومی و خصوصیه بخوابه .

یکشنبه، مهر ۲۱، ۱۳۸۱

قبل از اینکه ببوسی صیغش کن !
حتماً همه ملت از قضیه جمعه هفته قبل که در جریان جشنواره فیلمهای کوتاه در شهر یزد فیلم ساز جوان و رشید این مرز و بوم جناب آغای علی زمانی عصمتی توسط خانم گوهر خیر اندیش همسر بازیگر گرامی مرحوم جمشید اسماعیل خانی بوسیده شد و ادامه ماجرا آگاهند. حتماً هم میدونید که کاسه داغ تر از آش این موضوع روزنامه ها بودند و با آب ، رنگ ، گل و سنگ از کاه کوه ساختند و باعث شدند این دو جوان عاشق پیشه به لعنتی ابدی نائل آیند .
بنده بعنوان یکی از ساکنین زمین ، بخصوص سر زمین و خاک شهید پرور که از هر قبرستونش 1000 تا درخت شهید که بذرش چندین سال قبل پاشیده شده بود سبز شده ، اعتراض خودم رو مبنی بر غیر شرحی دانستن ماچ و بوسه و مجازات عاملین این جنایت هولناک اعلام میدارم . مگه چه ایرادی داره یک زن شاگرد همسر مرحومشو صرف جهت تشویق ببوسه ؟ تازه پسره همسن پسر خودش هم باشه !
آی داد وای هوار ، هر چی ملت میکشه از دست آخونده ! آخوند ننت بمیره ، آخوند خارتو بابام بگاد ، آخوند دخترتو خودم بگام ، آخوند خودتو این ملت بگان چرا آدم نمیشی ؟! به هر حال همونطور که ذکر شد هر چی ما میکشیم از دست آخونده و تنها کاری که میشه برای جلوگیری از مجازات این دو نفر عاشق سر سپرده انجام داد ، بعد از کتک خوردن ( شلاق ) باید این دو نفر رو به عقد هم در آورد . حق الزحمه امام جماعت تهران ، یزد ، تبریز ، قزوین ، قم و ... رو هم نباید فراموش کرد ، اما باز هم به نظر بنده حقیر آغای کارگردانی که بوسیده شده اند باید یه تریپ دوربینشو بندازه رو کولش و بره به ویلایی که آغایون عالمان دین در حال سکس گروهی هستند . فیلم سوپری تهیه بدارد و به تعداد حاضرین مجلس کپی کرده بعنوان حق الزحمه تقدیم آغایون بدارد . در ضمن از لیسیدن کس که امریست مستحب و همه آغایون آخوندها در انجام آن تخصصی مادر زادی دارند کلوز آپ هایی بیاد ماندنی بگیرند تا آْغا امام زمان با مشاهده آن به خدمات ارزشمند نائبان خود افتخار کنند و یادشون بمونه در آن دنیا شفاعتشان را نزد پروردگار نمایند تا یه جای توپ و مشتی همون ته جهنم در اختیار ایشون بذاره و بگه بستونه سخنرانی الکی کردن ، بشینید همین گوشه و با مادونا قرین لعنت شید .
آخه یکی نیست به این کس کشا بگه ، شمایی که دم از اسلام میزنی چرا تا خونه یکی از اقوامت میری صورت دختران جوانشان که نا محرمند رو با دستت نوازش میکنی و سرشونو میبوسی ؟ چرا تا زنه رو میارن و میگن آغا یه دعایی بخون تا این بنده خدا حالش خوب شه ، سریع بعد از خوندن دعا انگشتتو با آب دهان کیریت خیس میکنی و به دست و پای طرف میمالونی ؟ خلاصه باید بگم این لعنتی ها از دین بعنوان کاندومی برای گاییدن ملت استفاده میکنن . اسلامی که من دوست دارم و تو قلب من شکل گرفته اونقدر هم سخت گیر و خشن نیست ، نمیدونم چرا اینا به خشونت میکشنش ؟ یکی به این امام زمان هم بگه اگه میخاد بیاد سریع بیاد و گرنه تا چند سال دیگه همه ملت با دیدن نائب هاش فکر میکنن خودش هم بذاره و دیگه کسی حاظر نمیشه تو رکابش بجنگه و مجبوره بره سرباز خارجی اجیر کنه . همینو بهش بگه !
گربان سنه !

پنجشنبه، مهر ۱۸، ۱۳۸۱

این روزها ملت فرمان بدست و جوان که همه روزه یک دستشان به فرمان و دست دیگرشان به آلت مبارکشان میباشد اونقدر وضعیت شون خرابه که اگه مادر بزرگ مردنی من هم کنار خیابون واسته براش ترمز زده و ازش میخان سوار شه ، چه رسد به دختر و زن جوان و کم تجربه . دخترا هم که ماشالله تنها کار روزانه شون اتو زدن و سوار ماشین این و اون شدن است . نمیدونم این دخترای لاشی با چه پشتوانه ای بدون هیچگونه هراس سوار ماشین کسی میشن که نه میشناسنش و نه میدونن چکاری قراره باهاشون بکنه . نه از این میترسن که طرف در یک کوچه خلوت بکندشون ( این مورده که عیده براشون ) و یا اینکه بکشدشون . امروز ما هم بعد از خیلی وقت ماشین یکی از دوستان رو قرض گرفتیم و راه افتادیم تو خیابون در جستجوی کس . تا اینکه بلاخره نرسیده به ونک یه هلوی درست حسابی توجهم رو جلب کرد ، هوس و کنجکاوی دست بدست هم دادند و مجبورم کردند ترمز بزنم . اونم انگار سوار تاکسی بشه اول اومد پرسید مسیرم به پارک ملت میخوره یا نه ، که ما هم آره رو گفتیم . رفت عقب سوار شد و با کمال پر رویی خواهش کرد ضبط رو روشن کنم و روشن کردم اما نواری که بجز خودم کس دیگه ای در این دوره زمانه گوش نمیده رو گذاشتم ( آهنگ عاشقی منت بسیار کشید با صدای ملوگ ضرابی و چند تا خاله زنک دیگه ) . گفت : هه هه ، این چیه گذاشتی ؟ گفتم : از این بهترشو ندارم تو اگه داری بهم قرض بده فعلاً بذارم حال کنیم . با این حرفم حالیش شده بنده پر رو تر از خودشم . از سن و سالش پرسیدم و اینکه کجا زندگی میکنه که متاسفانه همش جوابهای سر بالا داد. در واقع میخاستم یه جوری سر صحبتو باهاش باز کنم ، ازش حرف بکشم و بدونم چرا سوار ماشینی میشه که خودش هم میدونه رانندش هدفی بجز کردن مسافرش نداره اما دریغ از یک کلمه حرف حساب . داشت اعصابمو خورد میکرد با لاشی بازی هاش . ازش پرسیدم پارک ملت میره چکار، گفت میرم با دوست پسرم قرار دارم . دیگه عصبانی تر از قبل شدم ، دلم میخاست همونجا بکنمش اما خودمو کنترل کردم ( آخه داشت از من بعنوان کس کش خودش استفاده میکرد در حالیکه من بد بخت میخاستم خودم بکنمش نه دیگری ) . به پارک ملت که رسیدیم گفتم : خانوم به مقصد رسیدیم ، من منتظر بمونم یا برم ؟ گفت : نه مرسی تو برو ، از اون ور با یکی دیگه بر میگردم . گفتم : پس کرایه بنده رو لطف کنید تا مرخص شم . خیلی جا خورد ، اصلاً انتظار چینین حرفی رو نداشت اما من با کمال پر رویی خاستم بهش بفهمونم سر هر کی رو کلاه گذاشته مال منو نمیتونه . آخر سری هم با کلی دعوا مرافعه ، که اگه خارج از ماشین انجام گرفته بود دهن بنده بعنوان مزاحم خانوم گاییده میشد ، با پرداخت 1000 تومان کرایه توافق کرد و باز هم بیشتر از کرایه ای بود که باید به تاکسی در بست میپرداخت . حالش هم بدجوری گرفته شد و کلی بد و بیراه بهم گفت که به بزرگواری خودم نادیده گرفتم .
من با این هیکلم از اینکه سوار ماشین کسی بشم که قبلاً ندیدمش کلی دلهره دارم اونوقت نمیدونم این دخترای مادر قحبه چیجوری سوار ماشین غریبه میشن . مگه ننشون بهشون نگفته نباید سوار ماشین غریبه شد و بخانه غریبه رفت و به غریبه کس داد ؟
گربان سنه !

سه‌شنبه، مهر ۱۶، ۱۳۸۱

تنها افتخار ما ها ریدن به عقاید ، نظرات و شخصیت دیگرانه . یعنی تنها کاری که باهاش حال میکنیم و لذت فراوانی برامون داره . حالا چی شده من دارم این حرفو میزنم داستانی داره که اگه بخام تعریف و تفسیرش کنم کلی طول میکشه ، اما فقط به یک کلمه اکتفاء میکنم . اونم اینکه چه بده انسان گشادی کون خودشو تقصیر آفریدگار اون کون بندازه . درسته تقدیر انسان از قبل نوشته شده ، اما جنابعالی که نمیدونی کی یک بنده خدایی از راه میرسه و تا دسته کیر خریشو میچ÷ونه تو کونت . حالا طرف اومد و تو رو کرد . این که دلیل نمیشه بگی: خدایا تقصیر توئه ! چرا گذاشته این یارو کون من بزاره ؟ تقصیر خدا چیه ، تقصیر خودته که از کانت مواظبت نکردی . اگه مواظبت میکردی الان بگاه نرفته بود .
حالا یکعده آدم که از جمهوری اسلامی کینه بدل دارن ، گیر دادن که آغا دین اسلام کشکه و نمیدونم برحق نیست . خب همینه دیگه ، شما ها ( یعنی بابا ماماناتون ) گه ه ه خوردن به جمهوری اسلامی رأی دادن تا یکعده آدم مفتخور با یدک کشیدن اسم مسلمان و عالم دین بیان خارتونو بگان . حالا گاییدن که گاییدن ، اونا نمی گاییدن یکی دیگه به یه اسم دیگه میگایید و اون موقع شما ها سنگ اینا رو به سینه میزدید و شب تا صبح مینشستید نماز شبانه میخواندید برای ظهور امام زمان . همونطور که الان دارین کون خودتونو جر میدین برای اومدن آمریکا . هر چی سرتون بیاد حقتونه . انسان همه چی شو از دست بده باز هم از دست رفته هاش قابل برگشته اما موقعی که ایمانشو از دست بده باید بره کون بده و آبجی هاشو بیاره من بکنم . درسته این دین ارث بابامونه و از اجدامون به ارث گذاشته شده اما این دلیل نمیشه بگیم قدیمیه و ما یه دین جدید میخایم . جداً شما ها احساس سبکی میکنید با بدوش کشیدن این همه بار گناه ؟ شاید بگین کس کش تو که از همه با بیشتر گناهکاری به چه حقی از دین و خدا حرف میزنی . آره عزیزم من بنده گناهکاری برا خدای خودم بودم ، اما نه اونقدر که وجود آفریدگار خودمو تکذیب کنم . ولی عده ای نمیدونم به چه دلیل به فرستاده ی خدای خود که هیچ حتی به خود خدا هم توهین میکنن و اسم این کارشونو هم مدرن گرایی و آزاد اندیشی میذارن . آی کیرم تو اون آزادیی که انسان بخاطر بدست آوردنش عزت ، آبرو و ناموس خودشو از دست بده . یوخده آدم بشین ...
اصلاً شمایی که میگی اسلام رو اجداد ما از روی جهل و نادانی انتخاب کردن ، چرا روی زمینی که اونا از روی حماقت و کس خلی انتخاب کردن زندگی میکنی ؟ خب بیا رو کیر من زندگی کن تا ملت بگن نوگرایی کردی و بجای زمین تو سیاره ی کیر مردصفت زندگی میکنی .
گربان سنه !
میوه فروشی با موتور و گوشی

ما یه میوه فروش تو محلمون داریم که کس کش سیب کیلوی 300 تومن میدان تره بار رو 1000 – 1200 میفروشه و خواهر همه محلو با گرانفروختنش گاییده . یک سال قبل دقیقاً آخرین روزی که ایران بودم جوانمردیشو ثابت کرد و یه کس 35 ساله که همسن ننه بزرگ بنده حقیر بود آورد تا بکنیم . اونموقع این آغا بجز یه موتور وسپای لگد پران کون هم نداشت که بده . یادم میاد با بابای پیرش مغازه رو اداره میکرد و جمعه ها یواشکی با پول انعام هاش جنده میاورد و در صورتی هم که بچه محل ها دستگیرش میکردن مجبور بود نصف پول اونا رو هم حساب کنه . خلاصه روز آخر این برای ما کسه رو ردیف کرد و طبق عادت نصف پول منو هم حساب کرد . من هم که کلی از این برخورد دوستانه و کس کشانه اش حال کردم و فردای اونروز رفتم دنبال کارم .
وقتی برگشتم ، اولین کسی که بهش سر زدم همین بنده خدا بود . موقعی که دیدمش اصلاً شناخته نمیشد ، هیکلش شده بود عینهو آرنولد که نه ولی حد اقل وندام . یه گوشی اریکسون مدل جدید دستش و یه موتور جی تی او ( GTO) هم جلو ميوه فروشي پارک کرده بود . اولش باورم نشد که خودش باشه ولی موقعی که کسخلانه باهام سلام علیک کرد سعی کردم باور کنم خودشه . گیر داده بود که آغا سوغاتی ما چی شد ؟ گفتم کس کش پولم کجا بود ، هر چی داشتم دادم به جنده های فرنگی . تازه بلیت برگشتم رو هم باباهه حساب کرد . اینم که کلیک کرده بود یا سوغاتی یا رفاقت بی رفاقت و ما هم که تو عمرمون به کسی باج ندادیم تا تحویلمون بگیره گفتم کس عمت ، تو کی باشی که رفاقتت باشه . از اون روز ببعد شد دشمن شماره یک ملت ایران . کنجکاو شده بودم بدونم این کس کش چیجوری در عرض یکسال اینهمه باکلاس شده . تازه دیروز موقعی که رفتم برا مهمونا میوه بگیرم به قضیه پی بردم . هندونه همه جا کیلوی 150 و در صورتی هم که خیلی گرون باشه 200 ، ولی این مادر قحبه 300 تومن میفرشه . تازه موقعی که هندونه رو آوردم خونه و بریدمش چیزی عایدم نشد بجز کدوی قرمز . امروز رفتم تا خارشو بگام ، اما از وقتی که رسیدم تا موقعی که پشیمون شده بودم و داشتم بر میگشتم یک ریز پای تلفن بود و با دوست دختراش لاس میزد . خاک بر سر اون دختری که میاد با میوه و تره بار فروش دوست میشه . به هر حال خاستیم بگیم میوه فروش محلمون هم با گرون فروشی آدم شد ، اما ما همون خری هستیم که بودیم . نمیدونم شهرداری چه کونی میده که گرون فروش ها رو جریمه نمیکنه . تصمیم دارم یه میوه فروشی باز کنم ، اگه شد آدرسشو میدم شما ها بیاین میوه های گندیده رو بندازم بهتون حال کنم .
گربان سنه!

شنبه، مهر ۱۳، ۱۳۸۱

آینده نگر باش پسرم!امروز یکی از بچه های محل افتاده بود بجان ما که آغا بیا دختر های 8 تا 13 سال رو خر کنیم ، بزرگ که شدن بذاریم درشون . البته به گفته یکی از دوستان عزیز لیسیدن کس دختر بچه لذت و ثوابی عظیم دارد که ما از آن بیخبریم . در این سنین دختر ها که تازه به بلوغ جنسی و روحی روانی رسیدن کاملاً در اختیار طرفشون میباشن و هر جوری اون بخاد تربیت میشن . ما یه مهدی تو محلمون داریم که در باره همه چی خالی های باورکردنی میبنده و اگه شما نشناسیش فکر میکنی این یارو چه کارهایی که نکرده ، در حالی که هیچ گوزی نیست بجز خالی بند . این خالی بند ما تا شنید موضوع دختر های نوجوانند به ما گفت : آغا از ما که گذشت و اگه در گذشته دختر بچه تور میکردیم و تربیت جنسی شو بععده میگرفتیم الان هر کدومشون کسی واسه خودشون شده بودن ، ولی من بچه که بودم هنوز شش سالم نشده بود که یه بار کون دختر همسایه مون گذاشتم . ما فقط اونقدر صبر کردیم که روش اونور بشه ، اونموقع مثل بمب منفجر شدیم .
شمایی که تو محلتون چند تا دختر دانش آموز مقطع راهنمایی است ، بدون و آگاه باش همون دختر همسایه روبریی تون که این روزا مثل سگ دنبالته. به معز اینکه وارد دبیرستان بشه دیگه کس کش خودش هم حسابت نمیکنه . پس همين الان تورتو پهن کن و شکارش کن ،‌ بندازش تو قفس و شروع کن به تربيت کردنش تا وقتی که بزرگ شد بدردت بخوره . شمایی هم که دیگه سنی ازتون گذشته و آفتاب لب بوم هستین مخ یه دختر بچه یی رو بزنید تا قبل از مرگ عصای کیرتون باشه ، نمیشه همش کس ترشیده بذارین . من خودم از همین الان میخام برم سراغ یکعده دختر بچه وبلاگنویس مثل دختر 15 ساله و غیره و ذالک ...
گربان!

جمعه، مهر ۱۲، ۱۳۸۱

عشق چیست



کلمه منفوریست برای آنانکه به کامشان طعم تلخ شکست و بدبختی را چشانده است . واژه ای لذت بخش ، پر معنی و کامل برای آنانکه تا بدين لحظه بجز طعم شيرينش چيزی را نچشيده اند و برای آنانکه هيچ بويی از کس خل بودن نبرده اند اتفاقيست که فقط برای يکعده کس خل ميافتاد تا بعد از تجربه کردن شکست بدانند دنيا چيزی نیست جز پرده اي از يک نمايش سياه بازی که در آن فقط آنانی برنده ميشوند که زرنگتر اند و هيچگاه به احساسات پناه نميبرند .
عشق مرحله به مرحله در وجود انسان ريشه ميدواند و زمانیکه آتش رسيدن به معشوق سبزه زار قلب انسان را ميسوزاند ، آنگاه زمين قلب برای ريشه دواندن بزر عشق مناسب ميشود و عشق همچون سرطانی در وجود انسان ريشه ميدواند . پس عشق همچون سرطان مراحلی دارد . در صورتی که انسان از رسيدن به معشوق منصرف شود و یا هراس داشته باشد ، اين سرطان کشنده ريشه اش برای مدتی خشک ميشود اما به محض اينکه قهرمان داستان ما دوباره به فکر معشوقه اش ميافتد سرطان عشق هم ريشه اش در وجودش جوانه ميزند و همچون جوشهای صورت بنده بزرگ و بزرگتر ميشه تا جايی که انسان برای تخليه اينهمه بار منفجر ميشه .
من هر چی فکر ميکنم ، نميتونم به اين نتيجه برسم که کسی از مرحله اول عشق فراتر قدم گذاشته است و همه ما انسانها مراحل بعدی عشق را در قصه ها خوانده ایم که به نظر شخص شاخص بنده فقط زاده افکار يکعده آدم کس خلیست که خواسته اند کمبود های خود را همچون روانی ها با قلم فرسایی جبران کنند . لیلی و مجنون ، شیرین و فرهاد و هزاران افسانه دیگر که زاده مغز نویسنده های ارزشمند و بزرگی اند همه و همه فقط در دنیای تخیلات انسان اتفاق میافتد و هیچگاه در زندگی واقعی انسان ها بوقوع نمی پیوندند . زیرا ما انسانها با کون گشاد خود قابلیت تحمل فشار عشق را نداریم و سعی میکنیم بهترین و راحتترین راه را برای رسیدن به معشوق انتخاب کنیم . جداْ ، یک قاشق کس اونقدر ارزش داره يک انسان ازبهترین کسان و چیزهایی که داره برای رسیدن به اون میگذره و تنها چيزی رو که بهش فکر ميکنه همون يک قاشق گوشت ناقابل است که با دست خودش هم ميتونه همون کاری رو انجام بده که کس براش انجام ميده .
حالا که اينو گفتم ، حتماْ عده اي ميخان بگن يک عاشق تنها چيزی که از معشوقش نميخاد همون کس است و آنچه برای عاشق بی پدر (‌ دربدر) مهمه مهربانی های معشوقش است . شايد در وحله اول که عاشق چشاش کوره و فقط به لبخند های دختره يا پسره اکتفاء‌ ميکنه به کس يا کير طرف فکر نکنه ، اما هنگاميکه ميره پيش يه چشم پزشکی مثل من متوجه ميشه معشوقش چيزهای ديگری هم بجز لبخند زدن و محبت کردن برای عرضه به بازار های پنهانی داره . آنجاست که عاشق هدفش برای رسيدن به معشوق چيزی نيست بجز هوس و عشق جايش را به هوس ميدهد و هيچکس حتی خود عاشق هم متوجه نميشود عشقی وجود ندارد و همه چيز از همان ابتدا مقدمه ی هوس بوده که ما انسانها آنرا عشق ميناميم . افسانه عشق مولانا به شمس هم قصه ای بيش نيست که همانند ديگر داستان ها زاده تخييلات يک انسان مثل من و شماست .
عده ای از اين لغت که همرديف سيمرغ و اژدهاست بعنوان يکی از احساسات بشر ياد ميکنند و تعدادی از نخبگان مملکت هم از اين واژه بعنوان حربه ای برای به سيخ کشيدن کس دختران عزيز استفاده ميکنند و هنگاميکه کس دختره را به کير کشيدند به او ميفهمانند که عشقی در کار نبوده و آنچه آنان را به گفتن چنين دروغی واداشته ، هوسشان بوده است .
ختم کلام اينکه چيزی بنام عشق يا وجود نداره و يا اينکه بنده اين مورد رو اشتباه متوجه شده ام ، ولی حتی اگر عشق را غلط درک کرده باشم باز هم خوشحالم . زيرا درک غلطی که بنفع انسان باشه ،‌ بهتر است از درک صحيحی که باعث بد بختی اون ميشه .

گربان سنه !

ای ملت شریف و آزاده ایران اسلامی ، رفتار من را سر مشق خویش قرار دهید تا در زندگی موفق و سر بلند باشید . ببینید من چگونه کالیبر كون خود را کاهش دادم و وبلاگم را سر و سامان دادم ( بدون کمک آبجی وبلاگی ها ) . شما هم بدون کمک هیچ مادر قبحه یی به زندگی خود سر و سامان بدهید .
گربان سنه!

جمعه، مهر ۰۵، ۱۳۸۱

كس خل تر ها كس خل اند ، نه كس خل ها !
اگه مطلب چندين روز قبلم رو در مورد كس خل بودن بشر نخوندين بخونين ، چون اين هم تقريباً‌ ادامه همونه .
همه انسانهاي روي زمين به نوعي كس خل اند ، بخصوص موقعي كه حرف از احساسات ، غرور و لجبازي باشه . در سه مورد فوق طرف زرنگتر يارو رو كس خل كرده و از سادگي يارو كس خله استفاده ميكنه . غرور: در اين مورد طرف زرنگتر ، براي فرد مخاطب خود كه اندكي مغروره ( و به قول معروف انگار هفت تا عصا تو كونش كرده باشن ) حالتي رو بوجود مياره كه ‌ طرف احساس كنه غرورش شكسته شده . در چنين حالتي همه نوع سوء استفاده امكان پذيره ، همچنين بايد ياد آور شم كه پي آمد اين مورد لجبازي است . مثلاً من به دوست دخترم ميگم : اونروزي كه دختر خالم تو رو ديد ، گفت كه جنابعالي رسم دوست پسر داشتن رو ياد نداري . آخه خودش هميشه خونه دوست پسرش ميره و حتي بعضي شب ها رو اونجا ميمونه . دختره هم كه ميبينه دختر خاله جنده بنده چنين حرفي رو در بارش زده ( بخصوص اگه از دختر خاله من بدش مياد )‌ حتماً سعي ميكنه روي اونو كم كنه . نتيجه معلومه ديگه ، من به كس و كون ميرسم و چه شود ؟!
البته لجبازي خودش يه موضوع ديگس كه خيلي ساده ميشه در بارش بحث كرد و براش مثال آورد . مثال سادش اينه ، ما يه پسر دايي داشتيم كه هر كاري رو بهش ميگفتي انجام نده رو انجام ميداد و بر عكس هر كاري رو كه بهش ميگفتي انجام بده رو نه . اين خيلي سادس ، اما معمولاً‌ براي كس خل كردن سنين بالاتر اين روش موثر نيست . پس چكار كنيم ؟ خودم جواب ميدم ! جنابعالي ميخاي دوست دختر تو بكني ، هر چي هم سعي ميكني حاليش كني نميفهمه و يا اينكه خودشو به كوچه علي چپ زده ، انگشت نموده و فرار ميكند . شما بايد لجشو در بياري . بايد از يه دوستي خواهش كني تا در اين امر خير با شما همكاري هاي لازم را انجام بدهند . فرد كمك كننده بايد دوست دختري داشته باشه كه چندين بار قفلش توسط اين فرد باز شده باشه . ايشون دوست دخترشو مياره و ازش ميخاد با دوست دختر شما طرح دوستي بريزه و هي بهش بگه : من چند بار با دوست پسرم سكس داشتم ، تو نداشتي ؟ يارو ميگه : نه ! – هي خاك بر سرت ، هنوز بچه اي .
دوست دختر شما اگر اند كس خل و لجباز باشه ، رو دنده لج ( كير جنابعالي ) سوار شده و شما را به كام دلتان ميرساند .
احساسات : اين يكي ديگه آخر كس خل بازي هست ، كه نمونش رو در همه جا ميشه مشاهده كرد . در همين وبلاگهاي فارسي ، هزاران نمونه از اين مورد ديده ميشه و كساني هم از احساسات خوانندگان عزيز استفاده كرده و كس خل شان ميكنند . طرف گربه پسر خاله همسايه دوست همسايه شون ميمره . ببين همچين عزا گرفته انگار عاشوراست . در اين مورد جنابعالي هرگز نبايد طرف رو كس خل كني تا درش بذاري ، چون عذابي دارد بس اليم و امكان دارد باعث قتل دوست دختر شما بوسيله خودش بشه (‌ خود كشي ) . بناءً‌ بنده در اين مورد هيچگونه راهنمايي و مثالي نميآورم زيرا اگر بياورم من كس خل ميرم دوست دخترمو كس خل ميكنم و با سوء استفاده از احساساتش كس مباركشو بكير ميكشم . اون هم بعد از اينكه ميفهمه كس خل شده از مرز كس خل بودن بدون (‌ با اينكه ممنوع الخروج و مشمول الذمه است ) ميگذره و به وارد سر زمين جنون ميشود . در اين سر زمين هيچ كاري غير ممكن نيست ، از جمله خودكشي ، كس كشي ، مسافر كشي و... حتي امكان دارد شما رو هم بكشه . پس هيچگاه از احساسات كسي سوء‌ استفاده نكنيد . البته خيلي از عزيزان وبلاگ نويس مون دست به اين كار كثيف ميزنند كه اميدوارم روزي كير خري به كون گشادشان برود .
در خاتمه بايد بگم ، همه ي انسان هاي روي زمين كس اند ولي چون كس خل بودن امري عادي است . از اين واژه براي افراد كس خل تر استفاده ميشه . پس كس خل تر ها كس خل اند ، نه كس خل ها !

گربان سنه !

چهارشنبه، مهر ۰۳، ۱۳۸۱

كـــــــــيـــــــــــرم دهــــــــــــن هــــرچـــــي آدم مــــرده پــــــــرســــــــــت مادرقــــحـــــــبـــه بــــــاد !

سه‌شنبه، مهر ۰۲، ۱۳۸۱

مدرسه ها وا شده ... تو خونه دعوا شده
فردا سومين روز شروع سال تعصيلي جديده . زنگ شروع مدارس در يك مدرسه نو بنياد كه توسط مدرسه سازان كسخل آباد شده در اولين روز پاييز توسط رئيس جمهور باعرضه مملكت حجة السلام و الكسخلين جناب آيت الله خاتمي رفسنجاني بصدا در آمد . از او لحظه به بعد تمام كلاس ها ، توالت ها ، كوني ها و دانش آموزان مدارس كارشونو آغاز كردند . از اون لحظه ببعد بايد بچه بيگناه توي زنداني به اسم مدرسه بشينن تا يه مشت چرنديات تقديم شون بشه . اين وسط چه كسي كارش رديفه ؟ لوازم التحريري ها كه يك مداد 50 تومني رو به قيمت 120 تومن ميفروشن ، نگهبان مدرسه كه همش كون دانش آموزان دو دره باز ميذاره ، ناظم مدرسه كه هر شب كلي نوار و سي دي ميبره خونش تا پورنو هاشو با خانوم نگاه كنه و دكه دار مدرسه كه ساندويچ هاي كپك زده شو به قيمت مك دونالد قالب ميكنه به آينده هاي مملكت . ما بچه كه بوديم بهترين روزهاي زندگي مون از قرار ذيل بود :1- نوروز .2- ولادت 3-شهادت ( بخصوص عاشوراي حسيني ) 4- جمعه 5- روز برفي 6- مرگ پدر بزرگ يا مادر بزرگ . در اين شش مورد حتماً‌ يه جورايي از شر زندان مدرسه راحت بودم و ميتونستم تا لنگ ظهر بخابم ، اما الان كه از بيكاري كپكمون زده آرزو داريم هيچكدام از موارد فوق اتقاق نيفته تا ما بتونيم خيابون رو پر كس ببينيم و حال كنيم .
مدرسه هم مدرسه هاي قديم ، حد اقل حياطش بزرگ بود و توالت هم ته حياط بود . در چنين حالتي ما هميشه كار مون رديف بود و ضعيف كشي كرده كون بچه هاي كوچيكتر ميذاشتيم . ما تو كلاسمون يه بچه خر خون رشتي داشتيم كه زنگ هاي رياضي ، فيزيك و شيمي همش دست (‌ و هنگام نوشتن پامون ) درز كان اين بنده خدا بود . يه روز زنگ تفريح از بس بچه ها انگشتش كردند به التماس افتاد كه آغا تو رو خدا دست از سر كون ما وردارين . منم گفتم اگه يه تريپ از كير مباركمان پذيرايي بكنه دربست چاكرش هستيم و نميذاريم انگشت كسي كونش رو خراش بده . بعد از اينكه مدرسه تعطيل شد ، با پسره رفتيم رو پشت بوم آپارتمانمون و با اجازتون كانش گذاشتيم . نميدوني چه كان نرمي داشت ، واقعاً‌ بهش حسوديم شد . اگه من هم يه كوني مثل اون داشتم الان مجبور نبودم برا يه تريپ جلق دنبال سوژه بگردم . خلاصه ، اگه به مدرسه به چشم نيك نگاه كني باهات كنار مياد اما اگه بخاي بچشم يه زندون بهش نگاه كني . برات تبديل ميشه به يك زندان تنگ و تاريك كه نميتوني توش كونگشاد بازي در بياري . پس دوستش داشته باش تا دوستت داشته باشه !

گربان سنه !
مردصفت ، مدير دبيرستان دخترانه شهيد كوني نژاد .

دوشنبه، مهر ۰۱، ۱۳۸۱

آينده چيه ؟
در اين دوره زمانه كمتر كسي گير مياد كه به فكر آينده خود باشه ، بخصوص در سنين جواني . همه دنبال كس ، كون و كير اند و بس . اگه ازشون بپرسي كه فلاني خان يا فلاني خانوم: شما كه همش يا تو خيابون ولوي يا اينكه تو پارتي داري در اين و اون ميمالوني ،‌ آينده ميخاي چكاره بشي ؟ جناب يا با كمال بيشرمي ميفرمايند به شما ربطي نداره و بساط شونو جمع ميكنن ميرن دنبال عشق و حالشون . يا كه ميگه : بابا بيخيال كي حال داره بره دنبال درس و مدرسه . بزار حالمونو بكنيم .
خب كس خل ، من كه نميگم همش بچسب به كار و مدرسه . بلكه دارم ميگم هم كون پارگي تو بكن و هم بچسب به كار و زندگيت ، همش كه نميشه مثل سگ دنبال كير من بدوي . نمونه بدتر چنين آدمايي همين محسن خان توتفرنگي خودمونه كه همش در خواب بيند جنده خانه . نميدونم اين كس خل كي ميخاد آدم بشه . انسان از بدو تولد اوضاح بد دنياي خارج از رحم مادرشو احساس ميكنه و از ترس زبانش تا دو سال بند مياد ، شبانه روز تنها كاري كه انجام ميده گريه كردنه . چرا گريه ميكنه ؟ چون ميدونه اينجا بايد جون بكنه و درس بخونه ، كار كنه ، زن بگيره (‌ شوهر بذاره درش ) ، بچه دار بشه ، بچه رو بزرگ كنه ، باز نشسته شه و آخر سري هم به لقاء حق بپيونده . بعد از يك عمر جون كندن هم بايد بره به همون جايي كه ازش اومده ، ولي از يك طريق ديگه . خب معلومه ديگه دلش تنگ ميشه برا دنياي مفت خوري و رحم گرم و نرم ننش .
بزرگتر كه ميشه و ميبينه چه كارايي ميتونه تو اين دنيا انجام بده ، از بازگشت منصرف ميشه . اما قديما طرف اول پولدار ميشد و بعد راه ميافتاد دنبال كس و كون . الان تنها چيزي كه براي جووناي اين مملكت مهمه ، دو در كردن ماشين باباهه و سوار كردن چند تا دختر لاشي . درس ، كار و زندگي هم كون لقش . يخ بابا اينجوري نميشه ! بزودي پشيمون ميشي ها !

داني كه چرا طفل به هنگام ولادت
با گريه و با ناله و با آه و فغان است
با آنكه برون آمده زان محبس تاريك
وامروز در اين عرصه پر نور جهان است
با اينكه در آنجا همه خون بوده خوراكش
وينجا شكرش بر لب و شيرين به دهان است
داند كه در اين نشاه چها بر سرش آيد
بيچاره از آن لحظه اون ، نگران است


شعر از ايرج ميرزا .

گربان سنه !

یکشنبه، شهریور ۳۱، ۱۳۸۱

با سلام !
بدينوسيله به اطلاع قلوه يا همان كليه خوانندگان عزيز ميرساند . وبلاگ خفاش اكاونت اينترنتش امروز تموم شده و چون الان شبه و مغازه يي باز نيست ، ايشاالله فردا به نشر اكاذيبم ادامه خواهم داد . بناء اين حقير را به گشادواري خود عفو نموده و بر دير آپديت نمودنم خرده مگيريد .
ولسلام

بنياد حفظ كس شعر و اراجيف مردصفت .

گربان سنه !

چهارشنبه، شهریور ۲۷، ۱۳۸۱

بعضي از دختراي اين مملكت دست همه ي جندگان روي زمين رو از جلو و عقب بستن ، بقول بچه معروف : لاشي گري رو از حد گذروندن ! ولي خوبيشون اينه كه مثل جنده ها پول نقد نميگيرن و در صورتي هم كه پول لازم داشته باشن بعنوان نسيه ميگيرن كه اينجوري كمتر كون آدم ميسوزه و هي بخودش وعده پس گرفتن پولو ميده . تا لحظاتي قبل يكي از اين فرشنگان زميني در كنارم نشسته بود و يه ساعت داشت باهام لاس ميزد ، در صورتي كه مكان داشتم حتماً‌ ميبردمش و حسابي از خودم پذيرايي ميكردم اما حيف كه بي خانماني است و هزار دردسر . چنين آدمايي رو همه جا ميشه گير آورد و درشون گذاشت ولي لازمه اين كارها يك عدد ماشين ، موتور ، دوچرخه و يا حداقل چرخ دستي است كه مورد آخر بيشتر در دهات ما استفاده ميشه . البته بايد بگم كه اين جندگان گمنام فقط براي آنكه از پرداخت كرايه تاكسي معاف شوند تن به چنين كارهايي ميدهند و اگر بدانند كه شما بقصد گايش چنين لطفي را در حقشان نموده ايد از پرداخت پول شام هم خود را معاف كرده و شما را به روز سياه مينشانند . بنا بر اين پسرم ! شما بايد زرنگ بازي در بياري و براي رسيدن بخانه مسيري را كه در آن هيچ رستوراني وجود نداشته باشه را انتخاب كني . اگر هم خواستي به او غذا دهي بايد بعد از انجام عمليات انتحاري چنين كاري را انجام دهي ، زيرا امكان دارد خانوم شما را كس خل و كس نديده پنداشته سعي در برداشتن كلاهت كند .
ما يه همسايه يي داريم كه در بدام انداختن و به سيخ كشيدن چنين آهوهايي سرآمد روزگار است . اين آدم مادر جنده بدون اينكه رسم همسايه داري را بجا آورد و ما را به مهماني دو نفره و بعضاً سه نفره شان دعوت كند تنها تنها گوشت را كوفت كرده و از خانه خود بيرون ميكند . خانوم هم بعد از بيرون اومدن از خونه يارو مثل همون قضيه قزويني و بچه اي كه مهمانش بود و گفت : شنيده ام قزوينيان بچه ها را به خانه خود برده و به آنان كون ميدهند ، همچين خودش را ميگيرد كه انگار خونه يارو رفته تا به زاييدن مامانش كمك كنه .
خلاصه شما كه ميخاي در اين راه پرخطر گام برداري ، بايد زرنگ بوده و بهيچوجه از نصيحت هاي بزرگان غافل نباشي .
گربان سنه !

سه‌شنبه، شهریور ۲۶، ۱۳۸۱

مسابقه !
عرضم به درز تمام سروران عزيز كه ما هم براي اينكه از بقيه وبلاگها كم نياريم تصميم به برگذاري مسابقه گرفتيم ( با اينكه ميدانيم كسي توي اين مسابقه شركت نخواهد كرد ) . بنا بر اين شما بزرگواران پس از مشاهده دقيق عكس زير يا ذيل بايد به سوالات ذيل ترش پاسخ بدين . به برنده بدشانس اين مسابقه لقب "بچه زرنگ" اهدا خواهد شد ، زيرا مشخص ميشود بقيه كس خل اند .



1-اين ياروي توي عكس ، شبيه كداميك از افراد مشهور مملكت است ؟
2-چه گهي خورده كه بازوي سمت راستش بزرگتر از سمت چپيه شده ( تا ما با جفت دستامون انجام بديم )؟
در خاتمه بايد خدمتتون عرض كنم كه ميدونم كاليبر تون بالاست و نميتونيد جوابها رو بوسيله ايميل بفرستين ولي كاليبر بنده بالاتره و نميتونم نظرخواهي بذارم در ضمن اگه برا اين مورد سيستم نظر خواهي بذارم امكان داره بعضي ها تقلب كنند و حق بقيه تلف شود . بنا بر اين جوابهايتان را تا روز شنبه مورخ 30/6/79 به آدرس :
قزوين - صندوق پستي :15923-12 ارسال داريد .
گربان سنه !

دوشنبه، شهریور ۲۵، ۱۳۸۱

خاركسده ها با كس كشي
عادت كردن به كس ليسي
روزا اونا توي ايوون
كس ميذارن نه اينكه كون
نميدونن كه كون چيه
كونده محلشون كيه
هر كي بده كس بهشون
ميگن كه اونه مه شون

یکشنبه، شهریور ۲۴، ۱۳۸۱

جامعه مقصره !
چيزي كه همه ي ما و شما به اون معتقديم اينه كه هيچكس از همون لحظه ي اولي كه از فلان ننش اومده بيرون بد نبوده . اين جامعه و مردم اونه كه از يكي اسطوره پاكي و خوبي و ديگري چهره يي منفور و بد ، از يكي مايه افتخار و ديگري مايه ننگ ، از يكي خانوم خانوماي نجيب و از ديگري جنده ي عام المنفعه ميسازه و...
پس نميتونيم بگيم فلاني چون خودش يه كار بدي رو مرتكب شده جد و اجدادش هم بد بودن ، بر عكس امكان داره همين يارويي كه من و تو داريم ازش بعنوان يه كس كش مادر قحبه ي دزد سر گردنه ياد ميكنيم باباش آدم خوبي بوده باشه و يا همين يارويي كه داريم سنگ صداقت و نجابتشو بسينه ميزنيم بابا بزرگش كسي بوده كه سالها قبل مادر بزرگ شما رو سر كوچه كرده بوده .
اين شيخ الاجل ما هم بعضي وقتها بد تر از من كس ميگفته و يادش ميرفته تو صفحه ي قبل كتابش چي نوشته .
يه بار ميگفته : گرگ زاده عاقبت گرگ شود *****گرچه با آدمي بزرگ شود
تو شعر ديگش ميگه :
سگ اصحاب كحف روزي چند*****پي نيكان گرفت مردم شد
پسر نوح كه با بدان بنشست******خاندان نبوتش گم شد
حالا تضاد اين دو حكايت در اينه كه تو اولي ميگه اگه ذات طرف بد باشه ، با اينكه در اجتماع ( خانواده ) خوب تربيت بشه باز هم اصليت خودشو حفظ كرده و همون كس كشي است كه اجدادش بوده اند.اما تو بعدي ميگه حتي اگه سگ هم دنبال آدماي درست حسابي راه بيفته بمرور زمان آدم حسابي ميشه ولي اگه پسر دايي نوح هم با ديگ نشينه سياه ميشه . اينجا به اين نتيجه ميرسيم كه سعدي هم اندكي قاطي داشته و بدون اينكه آرشيو وبلاگشو بررسي كنه و ببينه چي نوشته ، بنوشتن مطلب بعدي پرداخته و اين باعث شده نوشته هاش با هم تناقص پيدا كنن.
من بيشتر با قضيه ي سگ اصحاب كهف و پسر نوحش موافقم و فكر ميكنم موقعي كه اين حكايت رو نوشته حواسش به كس و كون نبوده بلكه جمع نوشتنش بوده . پس به اين نتيجه ميرسيم كه در صورتي كه بچه ي قاتلي حرفه يي در اجتماعي سالم بزرگ بشه ، در بزرگسالي بعنوان يك مرد يا زن خوب شناخته خواهد شد نه اينكه بره مثل باباش شه .
خلاصه اينكه اگه جنده خانومي به اين شغل شريف روي مياره اين دليل نميشه مادر و مادر بزرگش هم جنده بوده اند بلكه يا براي امرار معاش و يا از روي اجبار آدم كس كشي تن به اين كار ميده و در صورتي هم كه خانوم فقط براي شهوتراني و ارضاع غريضه هاش تن به اين كار ننگ آور ( براي داداش غيرتيش ) ميده جامعه مقصره كه نتونسته به خواسته هاي اون جامه عمل بپوشانه و اونو به ارگاسم ..ببخشيد ..به حقوقش برسانه . حالا هي بيا به جنده ي بدبخت گير بده كه مادر قحبه تو كه اين كس گشادتو داري به من ميدي ، چرا آبجي كوچيكه تو نمياري بزاريم تو كس تنگش؟ خب كس خل ، شايد نميخاد خاهرش جنده شه . اصلاً شايد براي اينكه خاهرش به روز خودش دچار نشه داره تو رو تحمل ميكنه . به هر حال ما ميخايم بگيم اگه يارو كونت گذاشت نگي : كيرم تو ارواح جد و آبادت ، بلكه بايد بگي كيرم دهن اون جامعه يي كه تو رو پرورش داده .
گربان سنه !

سه‌شنبه، شهریور ۱۹، ۱۳۸۱

كونده محلمون
چندين سال قبل تو محلمون يه دختره بود كه در مقابل وجوه دريافتي كان ميپرداخت . اين خانوم از اون جنده هايي بود كه هم به فكر حالش بود و هم آيندش و بدليل اينكه اونموقع عمل بكارت در كار نبود مجبور بود از عقب بده ، اين از عقب دادنش براي ما ها خيلي سود هاي فراواني داشت . اول از همه اينكه از شر كس راحت بوديم و كيرمان در كان ميرفت ، دوم اينكه قيمتش پايين تر از جنده ها بود زيرا بعضي ها دوست ندارشتن كان دختر بذارن و سوم اينكه هميشه تو مدرسه پز ميداديم كه آغا ما كان دختر ميذاريم . اين كونده خانوم رو يكي از بچه هاي بيخايه محل خر كرده بود و از ترس اينكه پردش دريده بشه و خونش گردنشو بگيره از كون كرده بود. ايشون هم بعد از چند دور دادن معتاد اين كار شده بود ، هم براي حال و حول و هم پولش ( يعني هم فال و هم تماشا ) به بچه محل ها ميداد . چه روزاي خوبي بود ولي حيف زود گذشتند و رفتند . آخر سري هم كونده محلمون از اونجا رفت و ما رو در آرزوي اينكه سالهاي متمادي كانش بذاريم گذاشت .
چهار سال بعدش در يك ظهر گرم تابستان يه زنه كه دختر بچه يي حدوداً يك سال و نيمه در بغلش بود وارد مغازه شد . ميخاست برا بچش لباس بخره . همون اول كار متوجه شدم قيافش برام آشناش اما چون دقيقاً بخاطر نداشتم كيه حرفي خارج از آئين مغازه داري نزدم تا اينكه لباسو انتخاب كرد و خاست تن بچش كنه . به محض اينكه خودشو خم كرد كه لباسه رو تن بچه كنه متوجه كانش شدم و اونجا بود كه يادم اومد اين زنه رو كجا ديدم . همون كونده محلمون بود كه حالا شوهر كرده بود و واسه خودش خانمي شده بود . من شايد قيافه طرف رو فراموش كنم اماكانشو هرگز . خلاصه خودمو معرفي كردم و يادش انداختم چيجوري بعد از كردن پولشو نميدادم . گفت از محله ما كه ميرن تو محله جديد كون دادن رو ترك ميكنه ، بعد از يك سال هم پسر همسايه شون مياد خواستگاريش و ازدواج ميكنه . خلاصه كلي باهاش از گذشته ها گفتيم و خنديديم . آخر سري هم بخاطر پولهايي كه در گذشته بهش بدهكار بودم پول شلواري رو كه بهش فروخته بودم رو نگرفتم و ازش خاستم هر موقع هوس كون دادن كرد بياد پيش خودم تا بياد گذشته ها بذاريم درش.
اونموقع ها جنده هاي آماتور فقط از كون ميدادند ، اما اين روزا از بركت علم پزشكي حتي اونايي كه جنده هم تشريف ندارند با كمال سخاوت تمام سوراخهاي بدن خود را بدون هيچگونه چشمداشتي در اختيار دوست پسرشون ، دوست دوست پسرشون ، همسايه دوست پسرشون و... قرار ميدهند تا در روز محشر شرمنده كير كسي نباشند و خداوند چند تن از غلامان كير كلفت بهشت را شوهرشان گرداند . اين روزا هر كسي كه ميخاد پرده همسرش طبيعي باشه بايد با يه نوزاد نامزد كنه ، تا سن ازدواج و لحظه پرده برداري حتي يك لحظه هم از كنارش دور نشه وگرنه بقيه مثل گرگ قبل از مالك اصلي پرده دختره رو ياالله ميكنند . من اين همه كان ميگم كه الكي نيست ، ميخام به اين دخترا بفهمونم كه نبايد با تكيه به علم روز كس خود را به كير هر كس و ناكسي بدهند بلكه اگه خيلي خوششون مياد حال كنن كان مباركشون رو بدن كه نه پرده داره و نه برده .
گربان سنه !

دوشنبه، شهریور ۱۸، ۱۳۸۱

داداش وبلاگي ها
اين روز ها اگه متوجه شده باشيد ، بعضي از دختر هاي وبلاگي كه مثلاً بچه مسلمون و مثبت اند داراي هزاران هزار داداش و آبجي اند . من نميدونم اين پسرايي كه داداش اينا ميشن چه فايده يي از وجود مبارك آبجي وبلاگيشون ميبرن در حاليكه دختره سعي ميكنه وبلاگ خودشو بوسيله داداشاش پر خواننده تر و قشنگتر كنه . بدين ترتيب كه به يه داداشش ميگه قالب وبلاگشو براش درست كنه ، اون يكي كنتور براش نصب كنه و از اين جور كس شعرا . در ضمن دختره از داداشهاي دسته گل و كس خلش ميخاد لوگوي آبجي شونو تو وبلاگشون بزارن . فكر ميكنم اگه يكي از داداشا براش وبلاگشو تر و تميز كنه ، بعد از اينكه كارش تموم شد خاهره پسوردشو عوض ميكنه و اگه دلش خاست لينك داداش جونشو هم از رو وبلاگش ور ميداره . موقعي هم كه داداشه ازش ميپرسه كه آبجي چرا لينك ما رو ورداشتي دختره با كمال پر رويي ميگه : وبلاگ خودمه ، دوست ندارم لينك كسي توش باشه .
من هميشه سعي كردم بگم ، ما مردا با اينكه خيلي ادعاي زرنگ بودن داريم در مقابل مكر زنان كارمون ساختس . آخه يكي نيست بهت بگه : كس خل ! آبت نبود ، نونت نبود ، كونت نبود، ..چي چيت كم بود كه رفتي داداش رضائي يه دختر شدي ؟ اونم رو اينترنت . چنين خواهرايي اگه خارج از دنياي اينترنت به تور آدم بخورن خيلي هم حال ميده ، چون چيزي كه آدم نميتونه به خاهر خودش بگه رو ميتونه مثل يك دوست با اون در ميان بگذاره و يا حتي ازش بخاد مخ دوستشو براش بزنه . اما در دنياي اينترنت چنين خواهرايي بدرد Recycle Bin هم نميخورن و بجز دردسر و زحمت چيزي ندارن . چند روز قبل داشتم يكي از وبلاگهاي دخترانه رو ميخوندم ، يه جايي نوشته بود : آخ جون... دست داداش حسين درد نكنه ، اينجا رو حسابي آب جارو كرده . كاري كه خودم در حدود يك ماه تنونستم انجام بدم رو اين داداش گلم تو يك شب انجام داد. واي كه چه داداش دسته گلي دارم !
از متن فوق به اين نتيجه ميرسيم كه دختره در طول اون يك ماهه نميدونسته چگونه قالب و بقيه جزئيات وبلاگشو درست كنه ، اما بعد از اينكه مخ پسره رو زده و خاهرش شده وبلاگش قشنگتر شده . فكر ميكنم اين خانوم با مشوره يكي از دوستاش كه قبلاً چنين تجربه يي رو كرده بوده دست به اين عمل زده و گرنه اينا كه كس خل تر از اين حرفان . البته از اين داداشا خيلي كارا بر مياد ، حتي اگه صميمي تر شدن دختره از داداشش ميخاد بياد خونشون و كامپيوترشو راه اندازي كنه . خلاصه اينكه اينروزا بدجوري كار اين آبجي ها گرفته و اگه من هم يه كم با ادب باشم يه دونه خوبش تورم ميكنه و ازم ميخاد براش ساك بزنم . چي ميشد منم دختر بودم ؟ يه داداش كس خلي تور ميكردم و ازش ميخاستم كارامو انجام بده ، تازه شايد ازش ميخاستم بياد خونمون و ظرفامونو برام بشوره . الانش هم خيلي دير نشده ، چون ما ها در كلاه برداري مهارت خاصي داريم و در صورتي كه نقش خودمون بدرد نخوره ميتونيم نقش جنس مخالف رو هم بخوبي بازي كنيم . خب منم ميرم يه وبلاگ كيكيش ماماني ( مثلاً ) به اسم "دختري از شهر زيبايي ها" يا " آبجي كوچولوت" درست ميكنم و كلي داداش رديف ميكنم ، همش هم از خودم مينويسم تا همه فكر كنن چه دختر با مرام و مهرباني هستم . پشت پرده هم كلي به ريش ملت ميخنديم و حال ميكنيم .
در خاتمه فقط ميخام بگم مواظب اين آبجي هاي كلاه بردار باشيد !
گربان سنه !
(داداش مردصفت)

یکشنبه، شهریور ۱۷، ۱۳۸۱

دخترا با اينكه هميشه دلشون ميخاد با يه پسر رابطه داشته باشن عشوه خركي خودشونو ميان و انتظار دارن پسر مورد نظر هم دستمال يزدي ورداشته و تخم مالي كنه . واسه خاطر همين عشوه هاشونه كه پسرا ازشون دلسرد ميشن و ميرن دنبال يكي ديگه . يارو خيلي هم دلش ميخاد بياد خونتون و باهات حال و حول كنه ، اما غرور كاذبش بهش اجازه نميده و شما بايد سعي كني نازشو بكشي . حالا اگه با ناز كشيدن قضيه حل شه كه اشكالي نداره ، خانوم انتظار داره مثل غلامش باشي و هيچ كاري رو بدون اجازه اون انجام ندي . مثلاً ميگه سيگار نكش ، در حاليكه خانوم خودش تو هر مهموني ( پارتي) 1 بسته سيگار ميكشه . چنين دخترايي رو بايد همچين بهشون كير زد كه تا عمر دارن يادشون نره و اگه كسي به حرفهاي اينا عمل كنه رو بايد آورد تا من بعد از اينكه يه تريپ كونش گذاشتم ، درس مردسالاري بهش بدم . چند روز قبل يكي از دوستام به من گير داد بيا با اين دوست دوست دخترم دوست شو ، خب ما هم چون شنيده بوديم دختره خوب گوشتيه نه نگفتيم و رفتيم سر قرار . دختره بعد از كلي ناز و عشوه باخره حاضر شد باهام صحبت كنه ، ازش پرسيدم كه ميخاد با من دوست شه كه فرمود : اگه پسر خوبي باشي ، آره !
من هم كه ذاتاً پسر خوبيم و اگه يه دختر ازم بخاد خوب باشم سعي ميكنم نظر مباركشونو جلب كنم ، اما اين يكي بعد از اينكه باهاش قول دوستي داديم گير داده بود كه آغا ديگه سيگار نكش . بردمش كافي شاپ و گفتم هر چي دوست داري كوفت كن . گفت : گشنمه ! گفتم : بيا منو بخور ( البته منظورم من كوچك بود ) .گفت : نه من جداً گشنمه ! گفتم : الاغ مگه اينجا رستورانه كه گير دادي گشنمه . بلاخره راضي شد يه شكلات گلاسه كوفت كنه . هنوز دو قاشق نخورده بود كه گذاشتش كنار و گفت من ديگه نميخورم . گفتم : كون لقت ، خودم ميخورمش . بعدشم با اجازتون مال اونو هم تا ته خورديم تا از اين كون پارگي ها نكنه . آخر سري هم يه سيگار در آورديم و جلوش كشيديم تا بدونه ما آدم بشو نيستيم .
از خيابون كه رد ميشديم به يه راننده يي فحش داد كه همونجا يه كشيده خابوندم پس كلش. موقع خداحافظي هم دستشو آورد جلو كه باهام دست بده اما بدون اينكه باهاش دست بدم ازش خداحافظي كردم . فرداش زنگ زد و ميخاست دوباره باهام بره بيرون . بهش گفتم : من نميتونم باهات بيرون بيام ، چون با اون يكي دوست دخترم قرار دارم . آي كونش سوخت !
كلي خنديدم بهش و آخر سري هم گفتم ديگه اينجا زنگ نزن .
فكر نكنم از اين ببعد برا كسي عشوه بياد . چنين دخترايي رو بايد اول درشون گذاشت و بعد با يه اردنگي از خونه بيرونشون كرد اما بنده چون خيلي دلم پاكه( من فرشتم! ) چنين كاري رو نميكنم.
گربان سنه !

پنجشنبه، شهریور ۱۴، ۱۳۸۱

بشر از همون آغاز پيدايشش كس خل بوده و تا انقراضش هم كس خل خواهد بود . اونايي هم كه خودشونو عقل كل و نابغه ميگيرن بلاخره يه جايي ثابت ميكنن كه از همه كس خل تراند . ملت همش از روي حرف و رفتار ظاهري شخصيت طرفو بررسي ميكنن و نظر ميدن در حاليكه بهيچوجه به باطنش كاري ندارن . مثلاً‌ شما يكي رو ميبيني كه خيلي خوشتيپ ، خوش اخلاق ، باحال و باادبه ، بعد از چند لحظه نظر خودتو در مورد اون يارو چنين اعلام ميكني : يارو خيلي آدم خوبي بود ! تازه خيلي هم خوشتيپ و معدب بود . در حالي كه اصلاً نميدوني طرف چه آدم مادر قحبه و دو دره بازيه . كس خلي ديگه !
بنده شخصاً‌ بيشتر از شخصيت ظاهري به شخصيت باطني طرف توجه ميكنم ، اما قبل از همه جاش به باسن و كانش توجه ميكنم . اگه كان خوبي داشت احتمال داره آدم خوبي باشه و بذاره يه تريپ بكني تو كونش اگر هم نداشت كه كون لقش و اصلاً در موردش تحقيق نميكنم . ولي از اونجا كه اين كارا بچه بازي نيست شما بايد بري باهاش معاشرت كني و عكس العمل هاشو در مقابل رخداد ها ببيني بعد بياي واسه من نظر بدي . من براي اينكه اكثر ملت كس خل اند و تا وبلاگمو ميخونن دوست دارن يه نظر خواهي باشه تا هر چي فحش بلدن به ما بدن سيستم نظرخواهي نگذاشته ام . جنابعالي مياي وبلاگو ميخوني و هيچكدوم از حرفاي من بارت نميشه ، اونموقع ميگي يارو روانيه ، كونيه و... در حالي كه بايد بشيني به يه دو دقيقه از اون وقت گرانبهاتو بذاري و عوض ديدن سايت هاي سكسي رو حرفاي من فكر كني . بگذريم .

ما انسانها به جز كس خل بودن عيب و ايراد هاي زيادي داريم . يكي ديگه از نمونه هاش اينه كه تا يه چيزي رو ميبينيم كه بهتر از داشته هاي خودمونه ميريم دنبالش و همه ي اون چيزايي كه خودمون داشتيم رو فراموش ميكنيم . مثلاً تا يه دختر يا پسر خوشگلتر از دوست خودمون ميبينيم سريع قبلي را ترك گفته و راه ميفتيم دنبال يارو جديده . بعداً تازه حاليمون ميشه اون قبليه بيشتر از جديده حال ميداده و هنگامي كه دوباره سراغ اوليه ميريم متوجه ميشيم اونم يكي ديگه رو انتخاب كرده .
من اولين دوست دخترم 7 سال ازم بزرگتر بود و خيلي هم بهم حال ميداد ، اصلاً اولين كسي كه ديدم و اولين كان دختري كه گاييدم مال اون بود . اونموقع 16 سالم بود . همون روز اول آشنايي مون تو راهرو موسسه بعد از تعطيلي كلاسها ، يك ساعت باحاش حال و حول كردم . اما چون كم تجربه بودم و نميدونستم Old is Gold به محض اينكه يكي ديگه قشنگتر از اون تو كلاس اومد ردش كردم بره . جديده هم بعد از اينكه كلي نسكافه با پولم خورد ، بدون اينكه حتي يه بوس هم بده ردم كرد برم . كس خل بودم ديگه !
خلاصه اينكه اگه سراغ كس يا كير جديد تري هم ميرين ، قديميه رو از دست ندين تا اينكه مطمئن شيد جديده بيشتر بهتون حال ميده . اگه نداد كه با يه اردنگي ردش كنيد بره درشو بذاره و بچسپيد به هموني كه از اول داشتين .
در آخر هم دو تا توصيه متفاوت براي دو جنس متفاوت .
پسرا ! هيچموقه به يه دختر نگيد دوستش داريد .
دخترا ! هرگاه يه پسر بهتون گفت دوستتون داره ، به شلوارش نگاه كنيد تا بدونين واسه چي دوستتون داره . اگه بلند شده بود كه معلومه اگر هم نشده بود سعي كنيد دلشو نشكنيد چون امكان داره عقده يي شه .
گربان سنه !

سه‌شنبه، شهریور ۱۲، ۱۳۸۱

يعني چي؟

اولين گناهي كه انسان در طول عمرش انجام ميده عشقه !
اول عاشق مامان جونت ميشي . بعد كه بزرگتر شدي عاشق خانوم معلمتون ميشي ، حالا چون هنوز به مامان احتياج داري موقعي كه ازت ميپرسن مامانتو دوست داري يا خانوم معلمتونو ميگي : جفتشونو ! .
كم كم كه وارد راهنمايي يا دبيرستان ميشي تا يه دختره ( يا پسره ) يي تو خيابون خوشت اومد و با دو تا كس شعرت خنديد تلپي بهش دل ميبندي و عاشقش ميشي . حالا ديگه ماشالله تا دختره ازت ميپرسه كي رو بيشتر دوست داري ميگي : خب معلومه ديگه ، تو رو !
برو بچه درتو بزار ، دهنت بو شير ميده اومدي از عشق و عاشقي حرف ميزني . يعني چي ، بچه كه نبايد درس و مدرسه شو ول كنه همش شعر عاشقانه بخونه ؟! دبيرستان هم كه ميري همين آشه و همين كاسه فقط يه چيزي فرق ميكنه و اون اينه كه اندكي زرنگ ميشي و فقط لحظه يي كه داري درش ميذاري عاشقشي و بس . دانشگاه كه ميري كس خل ميشي ، چون اونجا به محز اينكه عاشق شدي ميري خواستگاري و قاطي مرغا ميشي . از اينجاست كه بد بختي شروع ميشه ، چون بزودي بچه دار ميشي و بايد كار كني تا بچه ت جلو همكلاسي هاش كم نياره . بعدش هم بچتو دوست ميداشته باشي . بلاخره عاشق نوه ت ميشي و بعد از اون هم عزرائيل مياد سراغت و ميبردت پيش اجداد عاشق پيشت .
پسرم ! هم قدر دلتو بدون و هم قدر دولتو ، نه عاشق هر كس و ناكسي شو و نه اينكه در هر كس و ناكسي بذار . قبل از اينكه بخاي به كسي دل ببندي برو يه تريپ تحقيقات تا بدوني ظرفيت پذيرفتن دل تو رو داره يا نه . اگه داشت بده دستش ، اگه نداشت بذار دهنش !
گربان سنه !

یکشنبه، شهریور ۱۰، ۱۳۸۱

تا حالا شده موقع جلق زدن واسه اينكه بخاي بيشتر حال كني ، انگشتتو بكني تو كونت ؟
من يه بار اين كار رو كردم كه باعث گاييده شدن دهنم و از بين رفتن حس جلق زدن شد . بايد بگم اگه كونتان خيلي گشاد نيست سعي كنيد با انگشت گشادش كنيد تا به روز من دچار نشيد . اين موضوع را به يكي از دوستانم گفتم و ازش خواستم آروم آروم كون خودشو گشاد كنه تا اگه يه روزي بدست سازمان اطلاعات ايران افتاد و شيشه نوشابه تو كونش كردن ، فغانش گوش فلكو كر نكنه . اون كوني هم بعد از يك ساعت بهم زنگ زد و با آه و ناله گفت كه كارشو با خودكار شروع كرده ولي كونش گشاد تر از اين حرفا بود و خودكاره تا به رفته تو كونش . رفتم خونشون و ازش خاستم چند بار بشينه و پاشه تا با فشاري كه بهش وارد ميشه خودكاره هم از كانش در بياد . بلاخره خودكاره مجبور شد از كانش بياد بيرون و ما هم يه نفس راحت كشيديم . از پرسيدم : كوني ، خجالت نكشيدي اين خودكار بيزبونو كردي تو اون كون گشادت ؟ ميگه : خب تو گفتي بكن كه آينده به دردت ميخوره .
گفتم : من ميگم برو خودتو از بالكن خونتون با كله بنداز پايين ، ميندازي؟
ولي شما ها اگه خاستين اين كار رو با خودكار شروع كنين حتماً به ته خودكار يوخده نخ كلفت ببندين كه اگه اونتو گير كرد با كشيدنش بياد بيرون .
اگه اينو فارسي نميبينيد هر چه سريعتر بهم خبر بدين !

شنبه، شهریور ۰۹، ۱۳۸۱

كاري از هنرمندان قزوين و رشت !

جمعه، شهریور ۰۸، ۱۳۸۱





زني خفت چون گل به دامان دشت *** قضا را يكي مار از آن سو گذشت

بدان گنج ره يافت نابرده رنج *** ضرورت بو د مار از بهر گنج

سوي خفته شد مار سوراخ جوي *** به نرمي فرو شد سوراخ اوي

نها نخانهاي دلكش و نرم ديد *** بياسود چون بستري گرم ديد

زن از جونبش مار در غار خوي *** زجا جست و حيران شد از كارخويش

هراسان و لرزان و اند يشناك *** از آن افعي خفته اندر مغاك

فغان كرد چندان برنا و پير *** شد ند آگه از مار و از مار گير

همه غرق انديشه تا چون كنند *** علاج پري با چه افسون كنند

سر انجام ياران پاكيزه راي *** سوي شهربرد نش از روستاي

به تد بير داننده چيره دست *** زن از مار و مار از بن غار رست

عجب بين كه زن رخت از آن ورطه برد *** ولي افعي بخت برگشته مرد

اگر هوشياري مشو يار زن *** منه مار خود بر در غار زن

به زن هر كه خود را گرفتار ديد *** همان بيند آخر كه آن مار ديد

اينو از يه وبلاگ ديگه كش رفتم .
گربان سنه !


پنجشنبه، شهریور ۰۷، ۱۳۸۱

چگونه كان بگاييم ؟!

بالام جان ! امروز ميخام چگونگي كان گاييدن رو بهت يادم بدم . پس مثل بچه آدم بشين سرجات ، اون انگشتتو هم از تو دماغت در بيار و بعد از اينكه اينو خوندي برو درتو بذار و به ما بد و بيراه نگو.

كان گايي قواعد خاص خودشو داره و كسي كه كس گاييده نميتونه يهو بكنه تو كان طرف . در ضمن اينو هم بايد بگم حالي كه كان بچه ميده رو كان دختر نميده . چون هنگامي كه كان بچه ميذاري ميتوني خايه هاشو دستت بگيري و باهاش يه قل دو قل بازي كني . چرند رو ميذارم كنار و ميريم سر اصل مطلب . تنها موادي كه براي اين كار لازمه وازلينه و در صورتي كه طرف اينكاره باشه با تف هم كارت راه ميافته . ابتدا دور و سوراخ كان طرف را با وازلين حسابي ماساژ تا روحيه كوني بودن قوي شه ، سپس اگه بدتون نمياد چند بار انگشت وسطي تونو بكنيد تو كونش و در بياريد تا كان مباركش حساب كار خودشو بكنه و آماده كار باشه ( شخص خودم عاشق اين كارم ) . حالا كان مذكور آماده كردن است ، كان را با دو دست باز نگهداشته و آلت مباركتان را به آرامي بكنيد توش ( خيلي يواش ، نه اينكه همون اول تا دسته بكني توش ) . كم كم همه كير را بگذاريد اندرونش ، اينجا شايد طرف جيغ داد راه بندازه كه : در..آررر...مادرجنده...نميخام..! )‌اما شما نبايد به اين حرفا گوش بدين زيرا امكان داره بعداً متوجه شيد پسر خودتونه . اونقدر بكنيد تا به ارضاء كامل برسيد . آخر سر هم آبتونو بريزيد تو كونش ، اگه يكي دو بار بريزيد تو كونش ميشه يه كوني حرفه يي و هميشه مياد پيشت تا خارش كونشو بر طرف كني . آخر سري هم خودتونو آماده ديدن كيري با رنگ زرد كنيد .
در پايان بايد خدمتتون عرض كنم كه اگه يه كون عالي و گشاد ميخاين برين پيش محسن توتفرنگي و بهش بگين من فرستادمتون ، در اون صورت يه كون درست حسابي نصيبتون ميشه و بايد دعا گوي من باشيد .
گربان سنه !
Good Luck

چهارشنبه، شهریور ۰۶، ۱۳۸۱

با سپاس از همه ي خوانندگان و سروران كوني ، لطفاً با نامه هاي پر مهر خويش اين حقير را ممنون و مسرور سازيد . درسته ما بخش نظر خواهي نداريم ولي اين باعث نميشه شما ها نظر ندين ، البته بعضي از عزيزان لطف كرده و فحش هاشونو تو بخش نظرخواهي توت فرنگي بهم ميدن كه از اين عده هم خواهش ميكنم اون فحش هاي گرانقدر شون رو بوسيله ايميل برايم بفرستند تا در اسرع وقت جواب نامه شان را به همراه چند فحش باهال براشون بفرستم . در ظمن ما از همه چي كم بياريم از دو چيز هيچ موقع كم نمياريم كه عبارتند از : كير و فحش .

گربان سنه !

سه‌شنبه، شهریور ۰۵، ۱۳۸۱

زاهد ظاهر پرست

كير من ، تو و اون دهن آن عده از آخوندهاي خائن و وطن فروشي كه بجز جيب مباركشون به هيچ چيز ديگه يي حتي ديني كه دارن به بهانه اون ملت رو ميتيغن فكر نميكنن ، چنين آدمهايي باعث ميشوند كه يك ملت از دين ، مذهب و حتي خدا روي برگردانده و به لائيك و يا شرك روي بياورند . شاعر ميگه : زاهدان كين جلوه بر معراب و منبر ميكنند چون به خلوت ميروند آن كار ديگر ميكنند خب اين بيت هم يه تفسري داره كه اگه بخام بطور كامل شرح بدم از موضوع اصلي خارج شده و پا به بيراهه يي بس طويل مينهم ، به همين جهت فقط ميخام بگم كه از همون اول كه اسلام به سرزمين هاي ديگر لشكر كشي كرد و آنان را به اين دين فراخواند آدم هاي سودجوئي با نامهاي مختلف مانند : محتسب ، زاهد ، واعظ ، ملا ، اميرالمومنين و غيره .. از اين دين سوء استفاده كردند و زندگي را بر مردم بد بختي كه با پناه آوردن به اسلام فكر ميكردن ميتونن راحت زندگي كنن سخت گرفتند . در اين بيت حافظ ميخاد بگه اينايي كه خيلي خودشونو مسلمان و پرهيزگار ميگيرن هم وقتي خونشون ميرن كارهايي ميكنن كه خودشون چند لحظه قبل تو مسجد و منبر مردمو از انجام آنها منع ميكردن ، پس به اين نتيجه ميرسيم كه مردم از همان اول خر بودند و باور ميكردند . يعني هر كسي كه ظاهري مومنانه داشت را مومن ميپنداشتند ، اما كسي كه ظاهري ناخوشايند داشت را مشرك و بيدين ميپنداشتند . در حاليكه آنچه مهم در اين عرصه مهم بود ظاهر نه بلكه باطن و قلب انسانها بود . يكي كه خودشو پيرو دين و يا خدايي ميدانه بايد با تمام وجودش به اون عقيده داشته باشه ، مهم اين نيست كه بقيه چه ميگويند بازهم آنچه مهم است قلب است نه مردم . بگذريم ! آخوند هاي پدر سوخته در تمام نقاط دنيا از همان ابتدا مردم را به تيغ كشيدند و آنچه را اسلام منع كرده بود ( ظلم ) را بر مردم روا داشتند ، حتي بعد از حدوداً‌ يكهزار و چهارصد سال نيز همين روند ادامه دارد . اسلامي كه محمد (ص) به جهانيان معرفي كرد اين نبود كه اين خدانشناسان به مردم تحميل ميكنند بلكه اسلام ديني بود كه در آن هيچ انساني به ديگري برتري نداشت مگر به تقوا ، اما اكنون انسانهايي كه ذره اي تقوا هم در هيكل نحس شان وجود ندارد به عنوان مرجع و يا عالمان اسلام عرصه را بر جواناني بيگناه كه چيزي جز آزادي بيان ، عمل و انديشه تنگ گرفته اند و از اين جوونهاي بد بخت انسانهايي آنچنان عقده اي ساخته اند كه به محض يافتن كوتاه ترين مجال بدون تفكر دست به كارهايي ميزنند كه دور از انسانيت است . در چنين جامعه يي بدون آنكه كسي به مقصر اصلي بيانديشد ، يكراست جوان مظلومي را كه بازيچه واقع شده را به چنگ اژدهاي خونخواري بنام عدالت ميسپارند تا درس عبرتي باشد براي ديگران ، اما گردن كلفتاني كه باعث شده اند چنين حادثه يي اتفاق بيافتد را هيچ كس كاري بكارشان ندارد بناء‌ مادر جنده ها به اعمال كثيف و شيطانيشان در لباس اسلام ادامه ميدهند . كلاً همه انسانها داراي خواصي مشترك اند كه يكي از اين خواص لجبازي و مقاومت در مقابل زور و استبداد ميباشد . در صورتي كه چيزي باجبار به ما تحميل شود ، حتي اگر از آن خوشمان هم بيايد دورش مي افكنيم زيرا آنچه بزور تحميل ميشود بحق نيست ( همان باطل است ) . آنچه حق است خداست ، زيرا همه او را ميپرستند بدون آنكه اجباري بر آنان باشد . اما آنچه باطل است قوانين و مجازاتهاي وحشيانه اي است كه خود ما انسانها بر عليه يگدگر وضع كرده ايم و بر مستمندان تحميل ميكنيم ، زيرا قوانين و مجازاتها ظاهراً براي همگان اند اما فقط بر عليه فقرا و آدماي بدون پارتي اجرا ميگردند . خلاصه اينكه آنچه زور است را هيچكس نميپسندد ، حتي اگر دل بپسندد . همه وجود انسان در كنترل مغز اند به جز دل ، آنانكه با زبان نفرت از خداي خويش را بيان ميكنند در دل عاشق اويند . همه فاني اند تنها خداست كه ميماند . پس اگر از همه نفرت در دل داريم با او درميان بگذاريم و از او مدد بجويم ، اگر با تمام وجود او را بخواهيم او هم ما را خواهد خواست و به كمكمان خواهد شتافت اما اگر مانند اين زاهدان ظاهر پرست او را با زبان تصديق و در دل به جيب خويش بيانديشيم او هم هيچگاه ما را پيروز نگردانده و با رويي سياه به قعر جهندم خواهد فرستاد . به اميد روزي كه همه ي ظالمان و زورگويان مادر قحبه ننشون گاييده شه و چيزي باقي نماند بجز حق . گربان سنه !